پزشکان به بیمارانشان حقیقت را در مورد وضعیت آنان نمیگویند. فلان پزشک ممکن است به همسر مردی که خودروی وی از روی پل به داخل آب رفته و غرق شده، بگوید که همسرت درجا مرده است، در حالی که حقیقت این است که وی به شیوهای دلخراش جان خود را از دست داده [و پزشک این حقیقت را از همسر متوفی پنهان میکند].
مرد ممکن است قرصهای خوابآور را از دسترس همسر افسردهاش پنهان کند. یک دپارتمان فلسفه ممکن است فلان دانشجو را ملزم به گذراندنِ دورههای منطق کند.
فلان معلم ممکن است در مواردی چندان صداقت به خرج ندهد در گفتن اینکه دانشآموز، توانایی فلسفیِ اندکی دارد.
همهی این قواعد، سیاستها، و اقدامات، ممکن است بنا به دلایل گوناگونی انجام شوند؛ همهی اینها ممکن است با ملاحظات مختلفی توجیه شوند. هنگامی که این قواعد و سیاستها و اقدامات صرفاً به این دلیل توجیه میشوند که فردِ تحت تأثیر واقعشده، در وضعیت بهتری قرار میگیرد، و یا در نتیجهی فلان قاعده، سیاست و غیره، کمتر در معرض آسیب واقع میشود، و شخص مورد نظر ترجیح میدهد با او اینگونه رفتار نشود، ما با مسئلهی قیمسالاری مواجهیم.
همانطور که مثالها نشان میدهند، مسئلهی قیمسالاری یکی از مسائلی است که در بسیاری از حوزههای مختلف زندگی شخصی و عمومی ما مطرح میشود. بدینسان، قیمسالاری قلمرویی است مهم در سپهر اخلاق کاربردی (applied ethics). اما قیمسالاری مسائل نظری خاصی را هم مطرح میکند. شاید مهمترینشان این باشد که: داشتنِ کدام اختیارات و قدرتها برای فلان دولت مشروع است که، هم به صورت اجباری و هم از نظر انگیزههایی که دارد، عمل کند؟ همچنین پرسشهایی را در مورد اینکه راههای مناسبی که افراد، خواه در یک موقعیت و جایگاه صرفاً شخصی و خواه در موقعیت و جایگاهی نهادی (institutional)، باید با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، پیش میکشد. اینکه چگونه باید دربارهی خودآیینیِ فردی (individual autonomy) و محدودیتهای آن تأمل کنیم، در حوزهی قیمسالاری مورد بحث است. احترامگذاشتن به شخصبودگیِ (personhood) دیگران چیست؟ در صورت وجود، چه اولویتبندیای بین در نظر گرفتنِ رفاه دیگران از یکسو و احترام به حقوقشان از سوی دیگر، برای تصمیمگیری وجود دارد؟
تحلیل قیمسالاری، دستکم، شامل عناصری به قرار زیر است: قیمسالاری شامل نوعی محدودیت بر آزادی و یا خودآیینی یک عامل است و قیمسالاری، بنا به دلایل خاصی، این محدودیت را بار میکند. چونان بسیاری از مفاهیم و برداشتهای دیگر که در بحثهای هنجارین استفاده میشود، تعیین مرزهای دقیق این مفهوم، یک مسئلهی مناقشهانگیز است.
#Stanford_Encyclopedia_of_Philosophy* معادلگزینی پارهای از اصطلاحات و واژگان را وامدار فیلسوف فرهیخته
#کاوه_بهبهانی عزیز هستم.