🗞️ کانتو مسئلهٔ «خودکشی»
✍️ سید محمد حسینی (پژوهشگر دکتری حقوق عمومی دانشگاه علامه طباطبائی)
کانت، در
بنیادگذاری متافیزیک اخلاق، میانِ وظایفِ نسبتِ به خود و وظایف نسبتِ به دیگران، و نیز وظایف کامل و ناقص تفکیک ایجاد میکند. شرح این چهار وظیفه بدین صورت است که ما دو وظیفهٔ کامل، یکی نسبت به خود (مانند ممنوعیت خودکشی) و یکی نسبت به دیگری (مانند ممنوعیت دادنِ وعدههای فریبنده)، و نیز دو وظیفهٔ ناقص یکی نسبت به خود (پرورش استعدادهایمان) و یکی نسبت به دیگری (مانند نیکوکاری) داریم.
او در
متافیزیک اخلاق با آنکه به شرح وظایفِ اشارهشده در کتاب
بنیادگذاری میپردازد، اما به یک تفاوتِ بنیادین در مورد این وظایف اشاره میکند و آن اینکه وظایفِ حق/ عدالتاند که فقط میتوانند موضوعِ اجبار بیرونی قرار گیرند و مابقیِ وظایف، مربوط به حوزهٔ اخلاق فضیلتاند که فقط موضوعاتی برای ارزیابی اخلاقی به شمار میروند، نه برای اجبار بیرونی. از آنرو که آزادی در نگاه کانت از ارزش ویژهای برخوردار است، اجبار بیرونی تنها در مواقعی که حمایت از آزادی ضروری باشد و، به تعبیری، آزادیِ دیگران به واسطهٔ عمل شخصِ دیگر تحدید و خدشهدار شود، تجویز خواهد شد.
همچنین کانت میگوید وظایفِ حق/ عدالت مضیقاند و کامل، در حالی که وظایفِ اخلاق فضیلت موسعاند و ناقص. به بیانی روشنتر، در قلمرو حق/ عدالت، اخلاق انسانها را صراحتاً به انجام یا عدم انجام پارهای اَعمال مشخص اجبار میکند (دزدی تحتِ هر شرایطی ممنوع است)، در حالی که در قلمرو اخلاق فضیلت چگونگی انجام عمل اخلاقی صراحتاً مشخص نمیشود (وظیفهٔ نیکوکاری بسیار موسع است، زیرا بهطور دقیق مشخص نیست که چگونه و به چه میزان باید به دیگری کمک کنیم).
از وظایف سخن گفتیم تا به مسئلهٔ «خودکشی» از منظر کانت برسیم. کانت «خودکشی» را بزرگترین نقض وظیفه نسبت به خود میداند. روشن است که کانت حکومتی را در نظر دارد که دستکم ادای وظایف کامل نسبت به دیگران را تنفیذ کند، اما چرا چنین حکومتی، نباید ادای وظایف کامل نسبت به خود را تنفیذ کند و آن را مجاز بداند؟ مسأله این است که اجبارِ شخص به ادای وظایف کامل نسبت به خود، تکامل اخلاقی ضروری در میان افراد را که قرار است همهٔ وظایف اخلاقیشان را ادا کنند، نقض میکند. نکتهٔ اساسی برهانِ کانت این است که وظایف کامل شخص نسبت به خود از اهمیتی اساسی و بنیادین برخوردار است و تنها کسی که حقیقتاً این وظایف را انجام میدهد، یعنی آنها را صرفاً به این اعتبار که وظیفهاند ادا میکند، میتواند شخصیت ضروری برای ادای همهٔ دیگر وظایف را احراز کند. اما اگر شخص بجای ادای این وظایف، صرفاً به این اعتبار که وظیفهاند، به انجامدادن آنها مجبور شود، این امر شخصیت وی را بهعنوان کسی که همهٔ وظایف خود را صرفاً از سرِ حسِ وظیفهشناسی ادا میکند، نقض میکند. هرچند قانونگذاری بیرونیِ وظایف کامل فرد نسبت به خود، ممکن است تحقق غایت قصوای طبیعت را تسهیل کند، اما در واقع مانعِ رشد و ارتقای بشریت به سمت کمال اخلاقی، یعنی غایت نهاییِ طبیعت، میشود. بر این اساس، حکومت از طریق ابزار قانون نمیتواند وظایف کامل فرد نسبت به خود را اجبار کند و از منظر کانت، مانع خودکشیِ شخص از طریق اقدامات قهریِ بیرونی گردد.
#
Kant
#perfect_or_narrow_duties
#imperfect_or_wide_duties
#right #virtue
https://t.center/LawandMoralityandRight