▫️ سرزمین های علفزار:
♦️بخش پانزدهم:نبرد دشت کلاغ ها
🔹زمانیکه نبرد آغاز شد،ارابه های سارنوری تهدیدی بزرگ بودند...
🔸پیشروی زمین شکن آنان قلب سپاه دوتراکی ها را از هم پاشید و تیغ های گردنده روی چرخهاشان پاهای اسبهای دوتراکی را قطع مینمود...
🔹پس از آنکه کال هارو تکه تکه و لگدکوب گشت،کالاسارش درهم شکست و پا به فرار گذاشت...
🔸و ارابه ها به سرعت به تعقیب اسب سواران فراری شتافتند،و پادشاه والامقام و سواران زره پوشش،نیز به دنبال ایشان به راه افتادند،و پس از آنان نیز،پیاده نظام سارنوری در حالی که سپرهایشان را تکان داده و فریاد پیروزی سر میدادند،از راه رسیدند...
🔹اما خوشیشان دوامی نداشت،چرا که آن شکست جعلی بود...
🔸زمانیکه دوتراکی های فراری توانستند مردان بلند را به درون تله ی خود بکشانند،ناگهان چرخیدند و با کمانهایشان باران تیر را بر سر سپاه دشمن فرو ریختند...
🔹کالاسارهای کال کانو و کال زاکو از شمال و جنوب سر رسیدند و همچنین کال لوسوی لنگ و سوارانش دور زدند و از پشت به سارنوری ها یورش بردند و مسیر عقب نشینی سارنوری ها را بستند...
🔸پادشاه والامقام و ارتش عظیمش که کاملاً محاصره شده بودند،از بین رفتند...
🔹مورخان میگویند که آن روز صد هزار تن کشته شدند،که مازور الکسی،شش پادشاه کوچک تر و بیش از شصت لرد و سلحشور در میانشان بودند...
🔸پس از آن،کلاغ ها بر جنازه ایشان ضیافتی بر پا کردند،در حالی که کالاسارها در میان جنازه ها راه میرفتند و بر سر غنیمت ستیز میکردند...
🔹سارنات،شهر برجهای بلند که از مدافعین خالی شده بود،تنها کمتر از دو هفته بعد در برابر کال لوسوی لنگ سقوط نمود؛زمانی که لوسو شهر را به آتش کشید،حتی قصر تالار را نیز مستثنی نکرد...
🔸در حینی که قرن خون به پایان میرسید،شهرهای باقیمانده قلمرو چمنزار یکی یکی سقوط کردند...
🔹ساریس در دهانه رود سارن آخرین شهری بود که فتح شد،اما از لحاظ غنیمت و برده چیز زیادی نداشت،چرا که بیشتر مردمش پیش از آنکه کال زاکو بر سرشان نازل شود گریخته بودند...
▪️شرح تصویر:نبرد دشت کلاغ ها
#قلمرو_علفزاز #حقایق_کوتاه
🦁@lannister_hall