Смотреть в Telegram
▫️ سرزمین های علفزار: ♦️بخش نهم:شهر فرزندان گریان 🔹بلند مردانِ سارنوری که به اربابان اسب به دیده تحقیر نگاه کرده و قرن‌ها،ایشان را فقط در حد مزاحمانی کوچک می‌دیدند،تهدید آنان از سوی شرق را،برای مدتی طولانی نادیده گرفتند... 🔹حتی زمانی که کالاسارها تهاجمات خود به مرزهای شرقی ایشان را آغاز نمودند... 🔸شماری از شاهان سارنوری در جنگ‌های مابین خود،حتی در جست وجوی گرفتن کمک از دوتراکی ها بودند و به آن‌ها طلا،برده و سایر هدایا را تقدیم می‌کردند تا علیه رقبای شان بجنگند... 🔹کال منگو این هدایا را با خوشحالی پذیرفت...سپس سرزمین های فتح شده را هم از ایشان ستاند و مزرعه ها و زمین ها و شهرها را سوزاند تا چمنزار ها را به حالت وحشی و طبیعی خود بازگرداند گ،زیرا دوتراکی ها زمین را مادر خود پنداشته و فکر می‌کنند که شکافتن پوستش با گاوآهن و بیل و تبر گناه است... 🔸تا زمانی‌که کال مورو،پسر منگو،کالاسارش را تا پشت دروازه های ساتار،شهر آبشار افسانه‌ای،نیاورده بود،مردان بلند متوجه تهدید دوتراکی ها نشدند... 🔹ساتاری ها در جنگ شکست خورده و سپساز دم تیغ گذرانده شدند و زنان و فرزندانشان به بردگی گرفته شدند... 🔸سه چهارم‌شان در راهپیمایی فرساینده به سمت جنوب تا بازار برده شهر تپه‌ای گیس،هازدان مو،تلف شدند... 🔹ساتار زیباترین شهر قلمرو علفزار به خاکستر و ویرانه تبدیل شد... 🔸گفته شده که خود کال مورو به این ویرانه نام جدیدی داد:یالی کامای،به معنای شهر فرزندان گریان... ▪️شرح تصویر:سوزاندن ساتار«آرت متعلق به این مجموعه نیست» #قلمرو_علفزاز #حقایق_کوتاه 🦁@lannister_hall
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств