#حقایق_کوتاه
🔸دریای لرزان،بخش نهم
♦️ایب،بخش آخر
🔹در نهایت شهر بزرگ ایبیش سقوط کرد؛کال اسکورو نخستین فاتح شهر بود؛او از دروازه های استخوان وال عبور کرد تا معابد،خدایان و گنجینه های شهر را به یغما ببرد...
🔹ایبنی ها موفق شدند پس از این شکست،بار دیگر شهر را بازسازی کنند،تا آنکه تنها یک نسل بعد،کال روگو شهر را فتح و به غارت برده،نیمی از شهر را بسوزاند و ده هزار زن را به بردگی بگیرد...
🔹امروزه از ایبیش تنها ویرانه ای مانده که دوتراکی ها آن را ویس آرِساک به معنی شهر بزدلان مینامند؛زیرا زمانی که کال سار کال داکو،نوه ی اُنکو برای غارت شهر از راه رسیدند،آخرین ساکنان شهر سوار بر کشتی به ایب بازگشتند و دانکوی خشمگین،شهر و منطقه ی حومه اش را نیز سوزاند تا لقب اژدهای شمالی را از آن خود کند...
🔹در شبه جزیره ای کوچک در نزدیکی ایبیش،آخرین مستعمره ی باقی مانده ی ایبنی ها قرار دارد؛شهر ایبیش نو،که با دیواری چوبی به درازای دیوار نگهبانان شب (هرچند یک سوم ارتفاع آن)و با استفاده از خندق و برج های دفاعی محافظت میشود و تا به امروز نیز دوام آورده است...
🔹این شهر بر سرزمین های باقیمانده ایب در اسوس حکومت میکند،اما ملوانان میگویند که شهر جدید مکانی افسرده و کثیف است که بیشتر به ایب سار شباهت دارد تا شهر پر رونق ایبیش...
🦁@lannister_hall