Смотреть в Telegram
🔴از این کریم تا آن کریم به بهانه انتخاب عبدالکریم حسین‌زاده به معاونت ریاست‌جمهوری اسماعیل شمس "خلاصه امروز ریاست نظمیه که به غلط آن را وزارت نظمیه گفته‌اند با کریم آقا مختارالسلطنه است، اما مختارالسلطنه طوری کفایت و درستی به خرج داده که این ریاست را بالاتر از رتبه وزارت ساخته و خود او مستقل شده اعتنا به امر و نهی حکومت[آصف‌الدوله، حاکم تهران] ندارد. خود او در امر نرخ بازار و گرفتن اشرار و رسیدگی به تنازع اهل شهر در هر ملک رسیدگی می‌کند و خوب هم از عهده برمی‌آید"(افضل‌الملک، ۲۹۴). 🔺انتخاب عبدالکریم حسین زاده به معاونتی که گویا قبای آن برای نخستین بار به خاطر او دوخته شده بود، واکنشهای مختلفی را در جامعه برانگیخت. گروهی آن را نشان‌دهنده وفای به عهد رئیس‌جمهور در گزینش اهل سنت به مشاغل کلان کشوری دانستند و ستودند. برخی نیز با ذکر خلق‌الساعه بودن این معاونت و تبدیل آن از دفتر مناطق محروم در نهاد ریاست‌جمهوری به معاونت، بدون حق رٲی در کابینه، آن را اقدامی سمبلیک و ناکافی پنداشتند. نگارنده در این یادداشت کاری به سویه‌های سیاسی این انتصاب ندارد، بلکه می‌خواهد با رویکردی تاریخی به آن بپردازد، اما پیش از آن سه نکته مهم را متذکر می‌شود: نخست؛ توزیع مناصب بر اساس قومیت و مذهب هیچ جایگاهی در دولتمداری مدرن ندارد و ای کاش روزی برسد که در این کشور هم افراد به مثابه شهروندان صاحب‌حق و بر اساس شایستگی‌های ذاتی و نه تعلقات مذهبی و ... صاحب مناصب شوند. دوم؛ نگارنده پیش از انتخابات در این کانال نوشته بود که اگر قرار است رفع تبعیض یا تبعیض مثبت در مورد مناطق محروم اهل سنت صورت گیرد، ای کاش در گام نخست، نه در قالب انتخاب افرادی از آنان در پستهای کلان، بلکه به صورت انجام حداقل سه کار اورژانسی در این مناطق تحقق پذیرد. سوم؛ ترکیب "کرد سنی "یا "کرد و اهل سنت" نادرست است و ای کاش دیگر به این شکل در ادبیات رسمی به کار نرود. 🔺بحث را با این کریم(عبدالکریم حسین‌زاده) شروع کردم تا به آن کریم(کریم خان مختارالسلطنه) برسم. مختارالسلطنه از کردهای بانه و به قولی پاوه در سال ۱۲٨۲ق/١٨٦٥ و در زمان ناصرالدین‌شاه با لقب میرپنج وارد نظام شد و به سبب انتظام بخشیدن به قشون نظمیه(پلیس) و به ویژه در دوره خدمتش در اصفهان به منظم‌السلطنه معروف گردید. ورود مختارالسلطنه به دستگاه سیاسی و اداری قاجاریه در زمانی صورت گرفت که عزیزخان مکری سالهای آخر خدمت خود را در مقام حاکم آذربایجان و در سمت پیشکار و مربی مظفرالدین ولیعهد در تبریز سپری می‌کرد. عزیزخان در زمان قدرت خود شخص دوم مملکت پس از ناصرالدین شاه و فرمانده کل قشون شاهی و رئیس دارالفنون(نخستین دانشگاه جدید ایران) و بسیاری مناصب دیگر بود. حضور رجال کرد در مناصب بالای حکومت قاجار تنها محدود به این دو نفر نبود، بلکه شمار زیادی از آنان بدون توجه به مذهبشان وارد سیستم شده بودند. پولاک در سفرنامه‌­اش درباره علل اصرار ناصرالدین شاه به حضور کردها در حکومتش می‌نویسد: «آنها [مردم کرد]، در کارهایشان به­ صراحت و شرافت شهره‌­اند، به ­همین دلیل شاه فعلی [ناصرالدین­‌شاه]، حفاظت شخص خود و خانواده‌­اش را به یک سپاهی کُرد به نام آجودان‌باشی عزیزخان سپرده است، زیرا دیگر می‌­تواند اطمینان کامل داشته باشد که وی در هر احوالی در کنارش خواهد بود.» (سفرنامه پولاک،  ص24). 🔺نقشی را که عزیزخان مکری برای ناصرالدین شاه ایفا کرد، مختارالسلطنه هم برای مظفرالدین شاه تکرار نمود. او که در اواخر حکومت ناصری به همراه هیٲتی برای تسلیت فوت امپراتور روسیه و تهنیت جلوس نیکلای دوم عازم روسیه شده بود، پس از برگشت حاکم گرگان و سپس سمنان و دامغان شد. در دوران حکومت مظفرالدین شاه در سال ١٣١٥ق/١٨٩٧م برای تبریک شصتمین سال سلطنت ملکه ویکتوریا به لندن رفت و پس از بازگشت، همزمان به وزارت نظمیه(شهربانی) و بلدیه(شهرداری) تهران منصوب گردید. کار استقبال از مقامات خارجی در سفر به تهران هم به عهده او بود. اقدامات او در تهران با استقبال مردم و تعریف و تمجید تاریخنگاران همراه شد و نامش به فولکلور مردم تهران راه یافت. ضرب‌المثل "ماست را کیسه کردن"  یادگار برخورد مختارالسلطنه با کم‌فروشان و متقلبان بود. سرانجام او در مقام وزیر نظمیه و شهردار تهران در وبای بزرگ ۱۳۲۱ق/ ۱۲٨۲ش در حالی که همه مسئولان از تهران فرار کرده بودند، در شهر ماند و در حال خدمت به بیماران وبایی درگذشت. در یکی از اسناد موجود آمده که او "لازمه اهتمام و مراقبت را نموده است و تا سالها اسمش باقی خواهد ماند". نام یک پارک و خیابان مختاری در محله امیریه تهران به یاد مختارالسلطنه است. قبر او هم در گورستان ابن بابویه شهر ری قرار دارد. @kurdistanname
Telegram Center
Telegram Center
Канал