🚩⚙🚩⚙🚩 ✅ بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت احکام ضد بشری علیه فعالان صنفی و فعالان زنان #گیلان
🔸 شصت سال زندان برای فعالان در حوزه #زنان 🔸 بیست سال زندان برای فعالان در کانون صنفی #معلمان
این ناعقلانیت قدرت، ناانسانیت نهادهای وابسته بدان را بازتولید میکند، ابتذال در این احکام، "داد" را شرمگین تاریخ ساخته است. نادانی حاکم بر زعامت سیاسی جامعه مانع از آن شده است تا فهم شود، فرایند تبدیلِ ترس به خشم، در بین مردم چنان فزونی یافته، که "هر آنچه سخت است و استوار دود می کند و به هوا میبرد".
حکومت تنها حق راستین خود را "مجازات" کردن، با هر ابزاری و با هر سنتی که صلاح میداند، قلمداد میکند. این نگرش از آنجا نشات گرفته که، شهروند گرگ حکومت است، این منطق فرمانروایی مُردنی است. انسان امروز، قربانی خواست غیراخلاقی ِسیاستورزیهای شما مبتنی بر بقا با مجاز شمردن هر ابزاری نخواهد شد.
حق زندگیخواهی، حق اعتراض، حق نافرمانی در برابر استبداد مطلق، حق فریاد، حق استقامت، حق بهره گیری از شور زیستن، حق خودبسندگی فردی و اجتماعی، ما و فعالیتهای صنفی و مردمگرایانهی ما را باز تولید میکند. راهی که تاکنون برای رهایی و برابری طی کردهایم، راهی است برگشتناپذیر، "ما" دیگر "آنی" نمیشویم که خواستِ نا عقلانی فرمانروایی "زورمحور" شماست.
🔸 احکام اخیر صادره از سوی دستگاه قضا، علیه فعالان حوزه زنان، و پیشتر علیه فرهنگیان در #گیلان، سماجت کودکانه حاکمیت در بهرهگیری از خشونت محض علیه تمامی نارضایتیهایی است که مردم ایران در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی از خود نشان دادهاند. مردم آموختهاند، "از ترسیدن، بترسند. این یعنی: قدرت برساختن مردم.
🔹بازنشر متنی از #فروغ_سمیعنیا به مناسبت تولد او که در بند است
🔹زنان در قیام ژینا
تولد #فروغ_سمیعنیاست، فعال خستگیناپذیر و باسابقه جنبش زنان ایران که روز ۲۵ مرداد سال جاری به همراه ۱۱ تن دیگر از فعالان حقوق زنان در گیلان بازداشت شد. در متن «زنان در قیام ژینا» که حدود دو ماه قبل در سایت بیدارزنی منتشر، فروغ سمیعنیا با تعدادی زنانی گفتوگو کرده که در تمامی اعتراضات خیابانی حضور داشتند بیآنکه سابقه فعالیت فمینیستی داشته باشند، زنانی که لزوما خود را فعال حقوق زنان و فمینیست شناسایی نمیکنند اما خیابان را تسخیر کردند و خواهان آزادیاند، زنانی که نفی حجاب اجباری را از مهمترین ابزارهای مبارزه با سرکوب و استبداد تلقی میکنند. در ادامه این متن را میخوانید:
دستاوردهای این قیام فراتر از این یادداشت است چون در ادامهٔ آبان و دی و قیامهای پیشین بود و به نوعی از تجارب پیشین استفاده کرد. اما موضوعی که قیام ژینا را از قیامهای دیگر متمایز میکرد این بود که علاوه بر مطالبات معیشتی که در همه حرکتهای ایران مشهود است، این قیام تاکید زیادی بر آزادیخواهی داشت و مسئلهٔ زنان از مطالبات اصلی آن بود. قیام با قتل یک زن آغاز شد، با فراخوان فعالین جنبش زنان از کردستان به پایتخت رسید، نیروی محرکهٔ اصلی آن زنان بودند و شعار اصلی آن «زن، زندگی، آزادی» بود. شعاری که بهرغم گذشت نه ماه از شروع جنبش همچنان در همه شهرها و حتی روستاها نیز باقی مانده و موضوع شعارنویسی، هرگونه اعتراض و حتی شادیهای مردمی است.
زنانه خطابکردن انقلاب، ما را بر آن داشت تا فکر کنیم که آیا صرف شعار «زن، زندگی، آزادی» کافی است یا باید آن را در تمام مطالبات برحق زنان جستجو و فهم کرد؟ در این جنبش افراد زیادی شرکت کردند که به گفتهٔ خودشان زندگیشان دیگر به حالت سابق باز نگشت اما موضوع این یادداشت زنانیاند که پیش از قیام ژینا فعالیت جنبشی نداشتند و با این قیام وارد عرصه شدند و به عنوان یک زن حقخواهی کردند. شمار زیادی از آنان هنوز بدون حجاب اجباری در خیابان تردد میکنند و با این کار هنوز به حکومت اعلان مبارزه میکنند. با ۵ نفر از ایشان دربارهٔ چرایی ورودشان به مبارزات و مطالباتشان گفتگو کردیم تا بتوانیم نمایی دیگر از این قیام بزرگ را بازشناسیم و مطالبات و دلیل حضور در قیام را از دید کسانی ببینیم که خیابان را از آن خود کردند.
افرادی که با آنها گفتگو کردیم از دو شهر تهران و رشت بودند. دو شهری که مانند بسیاری دیگر از شهرها تمام روزها محل اعتراضات بودند و هنوز زنان بدون حجاب اجباری خیابانها را در دست دارند. همهٔ مصاحبهشوندگان از روزهای اول در خیابان بودند.
بیانیه شورای هماهنگی در خصوص بازداشت فعالین حقوق زنان در گیلان
در شهریور ۱۴۰۱ و در پی قتل حکومتی ژینا امینی، خشم فروخوردهی مردم در کف خیابانها بار دیگر طغیان کرد و به رغم کشتار و بازداشت گسترده معترضان، پایههای سست شده حاکمیت بیش از هر زمانی دیگر به لرزه درآمد. مردم ایران در هماهنگی ای قابل ستایش و با ترجمه شعار کوردی ژن ژیان ئازادی به زبانهای مختلف، این شعار پیشروانه را به سطح جدیدی از مطالبهگری پیوند زدند و یک جنبش انقلابی تمام عیاری را به تاریخ آزادیخواهی منطقه اضافه کردند، جنبشی که انعکاس جهانی بیدیلی را به همراه داشت.
نقش بیمانند و پشروانه زنان و دانشآموزان دختر در این جنبش باشکوه، دستگاههای امنیتی حاکمیت را چنان مرعوب کرد که از هیچ کوششی برای خاموش کردن این صدای حقخواهی فروگذاری نکرده و نمیکنند. آنها در آستانه قیام ژینا، در اقداماتی به اصطلاح پیشگیرانه شمار زیادی از فعالین را در مناطق مختلف دستگیر کرده اند. در هفتههای گذشته زنان گیلان و کوردستان، که به صورت گستردهتری در صف اعتراضات بودند، آماج موج جدیدی از بازداشتهای خودسرانهّ غیرقانونی و فراقانونی قرار گرفتهاند و بیشترین بازداشتهای اخیر از این مناطق بوده است.
مطابق معمول شاهد تکرار بیشرمانه سناریوسازیهای نیروهای امنیتی و همراهی صدا و سیما و دستگاه قضایی هستیم از داستانسراییهایی نخنمایی که سالهاست حاکمیت در تلاشی مذبوحانه به آن متوسل میشود و نزدیکترین نمونهی آن سناریوسازی سال گذشته، در آستانه روز جهانی کارگر، علیه فعالین صنفی معلمان و کارگران بود. خود حاکمیت نیز واقف است که این داستانپردازیهای بیاساس هیچ مبنایی در جهان واقع و هیچ تاثیری در ارادهی نیروهای معترض ندارد. نیز بر همگان روشن شده است که این سناریوسازیها مطلقا هیچ مخاطبی در سطح جامعه ندارد و هیچ عقل سلیمی این داستانهای جن و پری سناریونویسهای کمهوش و غیرخلاق نهادهای امنیتی را باور ندارد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن تاکید بر مطالبات آزادیخواهانه و برابرطلبانه جنبش ژینا، بازداشت غیرقانونی فعالین حقوق زنان و کودکان و نیز دیگر فعالین حوزههای مختلف را شدیدا محکوم کرده و خواستار آزادی بیقید و شرط آنها است. این شورا همچنین از مردم سراسر کشور میخواهد که صدای این زندانیان و نیز دیگر زندانیان سیاسی سراسر ایران باشند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران دوم شهریور ماه ۱۴۰۲