🚩🚩🚩
🟣 #بیدارزنی: خاوران، خُفته در دامنات، طوفان زمان
گفتگو با منصوره بهکیش از دادخواهان خاوراناز متن:
▪️خانم بهکیش عزیز، «دادخواهی» اولینبار چگونه به جمعتان رسید؟ آیا از مادران دیگر هم این مطالبه را داشتید؟
به نظر من دادخواهی یک روند اعتراضی و مبارزاتی و ایستادگی در برابر سرکوبها، بازداشتها، شکنجهها و جنایتهای سیاسی قدرتها و دولتها به اشکال مختلف است و شاید بتوان گفت دادخواهی مقاومت، افشاگری و ایستادگی در برابر وحشیانهترین نوع جنایتهای حکومتها و قدرتها و پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم آن جنایتهاست. دادخواهی سکوت نکردن در برابر جنایتهاست. دادخواهی برای کشف حقیقت و پایان دادن به جنایتها، بیعدالتیها و جلوگیری از تکرار جنایت است. دادخواهی پاسخگو کردن و مسئولیتپذیری آمران و عاملان شریک در جنایتها و پایان دادن به مصونیت از مجازات است.
به نظر من تمام مبارزات، مقاومتها و ایستادگیهای مادران و خانوادههای
خاوران از همان ابتدای کشتار زندانیان سیاسی چپ که عزیزانشان را مخفیانه در گورهای فردی و جمعی
خاوران پنهان کردند و خانوادهها گورها را کاویدند تا نشانی از عزیزان خود بیابند و در برابر سرکوبهای مداوم مزدوران حکومت شجاعانه ایستادند، یا به شکلی بسیار ساده ولی مداوم به
خاوران رفتند تا نام عزیزانشان را زنده نگاه دارند، مبارزهشان برای یادآوری و دادخواهی بوده است. اگر آن ایستادگیها و مقاومتها و حضور مداوم خانوادهها در
خاوران قبل از قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ نبود، خانوادهها گورهای جمعی را در
خاوران نمیدیدند و در این مورد اطلاعرسانی نمیشد. ولی معتقدم که نقطه عطف و شروع جنبش دادخواهی در ایران در دوران جمهوری اسلامی ایران با حضور جمعی و یکپارچه تعدادی از مادران و خانوادههای
خاوران پس از کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ بوده است که از مفهوم دادخواهی در فضای عمومی صحبت کردند. شما اگر به نامه اعتراضی مادران و خانوادههای
خاوران در پنجم دیماه ۱۳۶۷ توجه کنید، مطالبات دادخواهانه مادران و خانوادهها را بهروشنی میتوانید ببینید. پیش از آن نیز همین خانوادهها در جلوی زندانها و در جلوی خانه آقای منتظری در قم و جلوی دفتر سازمان ملل و دادستانی و دادگستری و دیگر ادارات و جلوی زندانها اعتراضهایی را برای پیگیری وضعیت عزیزانشان در زندانها بهصورت جمعی داشتند و آنجا همدیگر را یافتند.
پس از کشتارجمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ و پنهان کردن زندانیان به دار کشیده شده با لباسهایشان در گورهای جمعی
خاوران، اعتراضهای دادخواهانه مادران و خانوادههای
خاوران، بخصوص پس از آذر ۱۳۶۷ که خبر اعدام زندانیان سیاسی را به شکل شفاهی در جلوی زندانها و در کمیتههای مختلف تهران به خانوادهها دادند، علیرغم تهدیدهای مداوم حکومت برای جلوگیری از برگزاری مراسمها، ولی مادران و خانوادهها هر روز در خانههایشان مراسم گرامیداشت عزیزانشان را برگزار میکردند و از این خانه به آن خانه میرفتند و با همدیگر فریاد میزدند و بر سر چه باید کردها با همدیگر گفتوگو میکردند و در این جمعها ضرورت یک کار جمعی دادخواهانه پیگیر و پایدار و مستمر را دریافتند. شاید اگر حکومت گورستانی مجزا برای زندانیان سیاسی چپ تدارک نمیدید و عزیزان ما را بهصورت پراکنده در گورهای فردی و جمعی گورستانهای عمومی مانند بهشتزهرا و غیره دفن میکردند، همان کاری که به نظر میرسد با زندانیان سیاسی قتلعام شده مجاهد کردهاند، جنبش دادخواهی مادران و خانوادههای
خاوران نمیتوانست اینچنین مؤثر شکل بگیرد و صدای دادخواهی در ایران بلند شود...
در اینجا میخواهم از زندهیاد زینت حیدری (مادر ریاحی) یادی کنم که در ۲۵ اسفند ۸۲ از میان ما رفت. او یکی از مادران فعال و دادخواه
خاوران بود که سه پسرش را در دهه شصت کشتند. علی ریاحی را در سال ۶۱ اعدام کردند و در
خاوران است، جعفر و محمدصادق ریاحی را در کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ در زندان گوهردشت دار کشیدند و احتمالاً در
خاوران هستند. مادر ریاحی عزیز در بخشی از خاطراتش از بازجویی اینگونه میگوید:
او گفت: «ما که نمیگیم مراسم نگیر، ما که نمیگیم سر خاک نرید، چرا دستهجمعی؟» من گفتم: «شما ما رو دستهجمعی آشنا کردید. هشت سال ملاقات با هم آشنا شدیم، یک ساله که بچههای ما را کشتید و در گورستان
خاوران با هم آشنا شدیم.»
⚪️ تصویر: منزل پروانه میلانی
#جنبش_مادران_دادخواه#دادخواهان_خاوران#ژن_ژیان_ئازادی#اعتصاب_سراسری#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم@bidarzaniمنبع: بیدارزنی
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
#زن_زندگی_آزادی
#فقط_کف_خیابون_بدست_میاد_حقمون
#پیش_بسوی_ایجاد_تشکل_های_مستقل_کارگری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
@komite_h
https://t.me/komite_h/24424