نالهی درد کودکانِ بلوچ در اعماقِ سیاهِ چاهِ ویلِ تاریخ!
دیروز حوا و امروز
زینب!
پیشترها میگفتند "آب مایهی حیات" ولی این روزها باید بگوییم "آب مایهی مرگ"!
اینجا در بلوچستان در میان سکوت کرکنندهی رسانهها و بیتفاوتی مرگبارِ مسئولین هر روز کودکی جامِ تلخِ شوکران سرمیکشد!
کودکی با لبهای ترک خورده از عطشِ بیآبی در آغوش رودخانههایی پرآب نه برای حیات بلکه برای ممات قربانیِ محرومیتها و دیدهنشدنها و سکوتها میشود...
حوایی که قرمزیِ خونش با آبی آب یکی شد و تا ابد تاریخِ رودخانه، بنفشیِ فریادش را از یاد نخواهد برد و گاندویی که از روی غریزهی حیوانیت دستِ آرزوهای دخترک را بلعید و آدم های انساننمای متعفنی که از اشک ودرد و پوست و خون رویاهایِ این کودکان تغذیه میکنند!!
چرا باید گاندویی که در نوع خود کمیاب بوده و تنها زیستگاه آن رودخانههای سربازِ بلوچستان است قتلگاه فرزندان سرزمینمان شود؟!
چرا هر بار که ترانهی بارانی در این جا نواخته میشود لاجرم سمفونیِ مرگِ
زینبهایی قلبهایمان را جراحت میدهد؟
چرا در دنیایی که کودکان نقاشی عشق و امید می کشند دخترکان و پسرکان بلوچ بالاجبار گالن آب بر دوش میکشند؟
چرا کودک بلوچ قربانی جرعهای آب میشود؟
و راستی چگونه میشود وجدانهاییکه خود را به خواب زدهاند بیدار کرد؟!
شاید به سختی بیدارکردن
زینبها از خوابِ ابدی مرگ!
✍🏻نیلوفر دادور
#زینب#قربانی_بیتدبیری#آب#کودک_بلوچ#جکیگور_بیآبی#سرباز_بیآبی#حوا#گاندو#رودخانه_سرباز@kokarbaloch