مشاوره و تربیت کودک و نوجوان

#دلنوشته
Канал
Логотип телеграм канала مشاوره و تربیت کودک و نوجوان
@kodaknojavanПродвигать
8,52 тыс.
подписчиков
13,9 тыс.
фото
2,05 тыс.
видео
7,36 тыс.
ссылок
مهارتها و راهکارهای فرزندپروری #نکته_های_طلایی_تربیت_کودکان_و_نوجوانان ______________________ نوبت مشاوره *تبلیغات @hamsardarry خادم شما@yafater114 #کپی_مطالب بدون ذکر لینک #جایز_نیست
#دلنوشته

🏴در فراق سردار سپهبد #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی

#هوالمحبوب

#سلام_قاسم_جان
#جان_برادر
نوشتن برایت سخت نیست
چون فقط باز کردن صندوقچه خاک گرفته ای است که در دل
🔖نامه های یک یک مان را سالها به ودیعت نگاه داشته برای یوم العهد.

♻️بالاخره طاقت نیاوردی و سبقت گرفتی و رفتی

#پرکشیدنت_گوارای_وجود♻️ #رفیق.

🌾به رفتنت بی پا
🌾به بال گشودنت بی دست
◾️ به سینه ی سوخته و شرحه شرحه ات
⚠️ حسرت بر سینه مانده شهادتمان، باز تازه شد ...
❗️حسرت شهادت به دست اشقی الاشقیا را پشت سر گذاشتی
و با زمزمه لبخند پر رمز و رازت همه نگفتنی ها را فریاد زدی.❗️

#قاسم_جان
#شهادتت_چقدرجگرسوزشد 😭و انتظار دوباره دیدنت ابدی!😭
♻️عملیات به عملیات
♻️میدان به میدان
از بیت المقدس و فتح المبین، از کربلا تا کربلا 4 و 5 و 8، خیبر
تا فاو، تا قطع نامه،تا مرصاد،
پای #عهدی که با پیر و قائد این راه پر حماسه داشتیم ماندی
♻️و این راه بی پایان و ابدی را تا لبنان، فلسطین، عراق ، سوریه ،یمن و افغانستان و دور و نزدیک ره سپردی

تا #دستت_به_آسمان_رسید و #پرکشیدی.

هر جا که ردی از #عشق_خمینی و
#خامنه_ای بود
و هرجا که کینه ورزی جنایتکاران و زور گویان بود تو بودی.

#قاسم_جان، #تو_بردی!

🌎میدان، میدان تو بود
و دشمن مقهور #نگاه_نافذت.👀

👈این ره که گشوده ای بسته نخواهد شد
👈این سوز بر سینه نشسته خاموش نخواهد شد
👈این شور برانگیخته ،طومار دشمن کورت را در هم خواهد پیچید‼️

👈و آن گستره که زیر نفوذ قلب تو بر انقلاب و مستضعفان عالم گشوده شد
دیری نخواهد گذشت که برافروزد و عالم بگیرد🙏

#دوباره_سلام_جان_برادر
#سلام بر روح بلند و کبریائیت
#سلام بر عزم آسمانی و بی فرودت
#سلام بر عقیق پیشانیت
#سلام، پیکر ارباً اربا😭
#سلام_بردست_عباس😭
#سلام_برجسم_صد_پاره_حسین😭
#سلام...


https://t.me/joinchat/AAAAADupVG_OcK_eKe3Qjg
#دلنوشته_یک_کودک

لطفا تا آخر مطالعه فرمایید.

در دبستانی،معلمی به بچه ها گفت آرزوهاشونو بنویسن .

اون نوشته های بچه ها رو جمع کرد و به خونه برد .

یکی از برگه‌ها ؛ معلم رو خیلی متاثر کرد .

در همون اثنای خوندن بود که همسرش وارد شد

و دید که اشک از چشمای خانمش جاریه .

پرسید، چی شده؟ چرا اینقدر ناراحتی ؟

◀️زن جواب داد، این انشاء را بخوان؛
امروز یکی از شاگردانم نوشته .

@kodaknojavan 🌹