#کتاب_ماه_اردیبهشت #کلبهکتابکلیدر📗 #دیدار✅ انتخاب:
#زهرا_برهانی کتاب دیدار، نوشتهی احمد محمود، شامل سه داستان به نامهای «کجا میری ننه امرو»، «دیدار» و «بازگشت» است. داستانها درونمایههای مختلفی از جمله عشق، سرگردانی و خانواده دارند؛ اما میان هر سهی آنها یک درونمایهی مشترک وجود دارد که گویا اصلیترین پایهی کتاب شمرده میشود؛ «ذهنگرایی و درونیات انسان». بنا شدن دقیق روایت بر این پایه، ساختمانی محکم از کتاب را تقدیم خواننده میکند.
زاویهی دید در کتاب دیدار اغلب تکگویی درونی است و آنچه که خوانده میشود، سیاریست که در خلوت ذهن شخصیت جریان دارد. در داستانها احمد محمود با واگویههای درونی انزوا، انحطاط، اضطراب، شوریدگی و بروز خشمهای مدفون را به تصویر میکشد و خواننده را به پیچ و خمهای چند ذهن میکشاند؛ فلذا هدف نویسندهی کتاب کاملاً مشخص است. او میخواست عناصر نامشهود زندگی و درونیات انسانهایی را که در شرایط عادی نیستند، آشکار کند و الحق که در اجرای هدفش موفق بود.
از شرایط غیرعادی که زمینهی وجود واگویهها را فراهم میکند، میتوان به وضعیتهای ترسآور مانند بیخبر شدن از فردی نزدیک و وضعیتهای زجرآور مانند از دست دادن عزیزان اشاره کرد. شرایط جنونآور و غم که امتداد وضعیتهای قبلیست نیز در کتاب مشهود بود و شدت واگویهها و پیچیدگی درونیات را افزایش میداد.
رویکرد مغز در برابر واقعیت در کتاب کاملاً برنامهریزی شده است و رویای کاراکترها ذهنگرایی و تکگویی را برای خواننده قابل لمس میکند؛ مثلاً زمانی که رویای دده نصرت برای لحظاتی کوتاه، مانند سایهای لرزان، از مقابل چشمان نرگس خاتون گذشت و یا هر حالت دیگر و آمیخته به رویا و کابوس که برای دچار شدن به خودگویی، علامتی بود. در کل ذهنگرایی ژرفترین مضمون کتاب است که ریشههایش را تا عمق جملهها میگستراند.
پایان کتاب زنگ خطری را در گوش خواننده به صدا در میآورد و به او میگوید چهقدر با آسیبی جدی به سلامت روان فاصله دارد و یا اصلاً ضربهای به روح او اصابت کرده یا نه؛ به همین دلیل من عنوان «روان درمانگر غیر مستقیم» را به کتاب میدهم.
یکی از مواردی که باعث برتری و قدرت کتاب میشود؛ روایتگری بکر آن است. عدهای از نویسندگان نوپیشه فکر میکنند بهترین آثاری که لایق وقت گذاشتن و تقدیر هستند، ایدههایی ناب دارند که رسیدنشان به ذهن تنها با الهام و وحی امکانپذیر است؛ اما احمد محمود در کتاب دیدار خلاف این باور را ثابت میکند و به شما میگوید بعضی از ایدههای قَدَر، نزدیک ما هستند و پنجرهای بکر برای گشودن و دیدن میطلبند.
آخرین نکته، قلم سنگین نویسنده است که خواننده را به اجتناب از خواندن کتاب در شلوغی وادار میکند و چارهای به جز فکر کردن برای او نمیگذارد.
🔹دیدار،
#احمد_محمود،
#نشر_معینt.center/klidarnews /
www.klidar.ir /
instagram.com/instaklidar