#کتاب_امروز #ابر_صورتیمجموعه داستان "ابر صورتی" نوشته
علیرضا محمودی ایرانمهر، کتابی مناسب برای کسانیه که دنبال داستان کوتاه ایرانی کتابخونهها و کتابفروشیها رو یکی پس از دیگری درمینوردند! این کتاب از 9 داستان کوتاه با تمها و فرمهای روایی مختلف تشکیل شده که در پایان همه داستانها حس مشابهی به خواننده دست میده و همین ویژگی بارز این مجموعه داستان به حساب میاد. (نمیگم چه حسی تا خودتون تجربهش کنین!)
پیشنهاد من برای خوندن این کتاب اینه که اول از داستان دوم یا سوم یا حتی نهم شروع کنید و داستان اول رو آخر بخونید چرا که از نظر من چینش و انتخاب درستی برای ترتیب داستانها صورت نگرفته و ممکنه باعث ملال خواننده هم بشه.
#چند_سطر_کتاب:
قسمتی از داستان «یک جلد چنین گفت زرتشت با شمشیر سامورایی» رو در ادامه با هم میخونیم.
....از علی فقط چشمهای خاکستری وحشی و کتفهای باشکوهش توی خاطرم مونده بود، با اون جذبهی حسادت برانگیزی که دلسنگترین دخترها رو هم نرم میکرد. زمستون سال بعد با فرنگیس روی سکوهای دور تئاتر شهر نشسته بودیم. من داشتم به سخنرانی دختره دربارهی «هارولد پینتر» گوش میکردم که یههو دیدم علی مث مجسمهی فاتحان جنگ جلوم واستاده. فرنگیس یه هو حرفش رو برید و به علی خیره موند. احساس کردم اگه مدنیت سرکوبگر بشری نبود، فرنگیس همونجا میپرید از شونههای علی آویزون میشد.... صفحه55
▫️ابرصورتی،
#علیرضا_محمودی_ایرانمهر،
#نشر_چشمهwww.klidar.irt.center/klidarnewsinstagram.com/instaklidar