kheradgan ☀️📍🕊

#شیرین_من_شیرین
Канал
Логотип телеграм канала kheradgan ☀️📍🕊
@kheradgaanПродвигать
71
подписчик
109
фото
11
видео
48
ссылок
ناشر تخصصی در زمینه آثار آسیای میانه، فارسی‌زبانان غیر ایرانی، و ایرانیان خارج از کشور 📩✏ @Yosefi529 #kheradganpub اینستاگرام: kheradgan.pub
Forwarded from کانال حسن قریبی (Hasan Gharibi)
شیرین من، شیرین!

پیش‌تر به مناسب‌هایی دربارهٔ شعر معاصر تاجیکستان یادداشت‌هایی نوشته بودم، از جمله در سرسخن کتاب «چراغ سرخ تنهایی» از خانم گلرخسار، شاعر معاصر تاجیکستان، با عنوان «پشت هر آئینه صد آئینه است»، که در پژوهشگاه فرهنگ فارسی-تاجیکی (دوشنبه، 1397) تنظیم و منتشر شد. همچنین یادداشتی با عنوان «مخاطب در شعر معاصر تاجیکستان» (زنده باد زبان، آروَن، ۱۳۹۸) و از این قبیل مطالب پراکنده.
چندی پیش استاد بزرگوار، دکتر صفر عبدالله، مجموعه شعر عبدالجبار سروش را برای انتشار در ایران به من پیشنهاد کرد....
اگرچه معتقدم که مقدمه نقش بسیار مهمی در معرفی کتاب دارد اما ابتدا قصد نداشتم یادداشتی بر این مجموعه بنویسم؛ چرا که از یک سو،‌ مثل خیلی‌ها، سماجت کرونا بر حوصله‌‌ام تأثیر گذاشته بود و از سوی دیگر، کلاً مایل نبودم و نیستم که به‌عنوان «مقدمه‌نویس» شناخته شوم.
اکنون به جبران محبت مدیر انتشارات خردگان و به رسم دوستی با عبدالجبار سروش و مهربانی‌هایش چند برداشت شخصی خود را از این مجموعه به عرض می‌رسانم.
زبان شعر این مجموعه شاخه‌ای از شعر معاصر تاجیکستان پس از استقلال است که از جریان شعر معاصر ایران غافل نیست. با این توضیح که عبدالجبار سروش، با آگاهی کامل از شعر معاصر ایران و آشنایی با آن، در قالب‌های سپید و نیمایی و سنتی سروده است و اگرچه شعر او با عناصر  بومی (واژگانی و نحوی) همراه است؛ اما این به آن معنا نیست که شاعر،  شعر محلی سروده و جهان فارسی‌زبانان را نادیده گرفته است.
بی‌تردید شاعر زرافشانی، ضمن حفظ هویت‌های زبان فارسی-تاجیکی، مخاطبان خود را از فارسی‌زبانان منطقه انتخاب کرده است. این انتخاب ممکن است برای برخی مخاطبان تاجیک به نوعی تقلید زبانی گرفته شود، اما شاعر می‌داند که زبان فارسی فراتر از مرزهای جغرافیای کنونی تاجیکستان است.
موضوع اشعار غالباً عاشقانه است. وقتی صحبت از شعر عاشقانه می‌شود یاد این جمله از اریک فروم در کتاب «زبان از یاد رفته می‌افتم» که می‌نویسد: «عصر جدید روشنگری، رؤیا را حتی از اساطیر نیز بی‌ارزش‌تر تلقی کرده و آن را لایق ندانسته است که مورد توجه انسان بالغ امروز قرار گیرد؛ انسانی که به کارهای بس مهم‌تر، مثل ساختن ماشین مشغول است، انسانی که خود را واقع‌بین می‌خواند، چون به‌جز واقعیت مادی اشیائی که تحت تسلط و اختیار او هستند چیز دیگری نمی‌بیند؛ واقع‌بینانی که برای هر نوع اتومبیل خود اسم و واژهٔ مخصوصی ابداع کرده‌اند، ولی برای بیان و ابراز متنوع‌ترین و پردامنه‌ترین تجربهٔ عاطفی خود فقط از یک واژهٔ "عشق" استفاده می‌کنند» (مروارید، تهران، ۱۳۶۲ ص۸).
 اینکه یاد اریک فروم افتادم به این دلیل است که شعر عاشقانه در ادبیات فارسی نیز کم و بیش از همین قاعده پیروی می‌کند و در این میان دسته‌بندی‌های خاصی به چشم نمی‌خورد. نهایت تغزل‌های واقع‌گرایانهٔ ‌‌خراسانی، غزل‌های دوپهلوی عاشقانه-عارفانهٔ سبک عراقی، و نهایت مکتب «واسوخت» یا «وقوع» را داریم و همین! اگر جز این هست چندان شناخته‌شده نیست یا من از آن بی‌خبرم.
در شعر عاشقانهٔ سروش شعرهایی هستند که من به آن «عاشقانهٔ دوطرفه» می‌گویم. عاشق و معشوق به یک اندازه همدیگر را دوست دارند و هر دو هم‌زمان، هم عاشق هستند و هم معشوق، و اینکه یکی از دو طرف طبع سرودن دارد به این معنی نیست که سهم دیگری در عشق ورزیدن کمتر از اوست. دست‌کم از شعرها این‌چنین برداشت می‌شود. قطعاً این شیوه در تاریخ ادبیات ما سابقه دارد، اما اینجا صحبت از بسامد است.
دیگر اینکه اگرچه ممکن است تکرار در برخی امور دل‌زدگی ایجاد کند، اما تکرار «ذکر» از اموری است که در همهٔ آیین‌ها نماد دوام و پایمردی است. عاشقانه‌های سروش مانند ذکری است که میان «شیرین و شاعر» در وزن و قالب و زبان واحد، اما متفاوت تکرار می‌شود. یقین دارم اگر خودتان بخوانید منظورم را بهتر متوجه می‌شوید.
همین دیگر، به هر حال بر این باورم که این  مجموعه شعر هم از آن جنس است که باید «خود ببوید»، نه اینکه من یا دکتر صفر عبدالله بگوید!
 
#ادبیات_تاجیکستان
#شیرین_من_شیرین
#عبدالجبار_سروش
#انتشارات_خردگان_دی‌ماه_۱۳۹۹
#حسن_قریبی
@hassangharibi
شیرین من، شیرین

عبدالجبار سروش را سال‌هاست می‌شناسم. شاعری نازنین، متولد سال ۱۳۴۶، در روستای اِسکادَر استان سغد است. در دانشگاه آموزگاری (تربیت مدرس) خجند در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرده است و فرهنگ اشعار کمال خجندی (پیوند، دوشنبه، ۱۳٧٤) و تصحیح دیوان کامل کمال خجندی (خراسان، خجند، ۱۳۹۶) از کارهای پژوهشی اوست.
تاکنون ده مجموعه شعر از او به چاپ رسیده است که فریاد سلسلهٔ خاموشی (خراسان، خجند، ۱۳۷۷)، صلیب سفید (نرگس، خجند، ۱۳۷۸)، مُهر مِهر (انتشارات ناشر، خجند، ۱۳٩٦)، شبنم نفس (ناشر، خجند ۱۳٩٦) از آن جمله است. همهٔ آثار به خط سیریلیک منتشر شده، به‌جز مجموعه شعرِ درخت، سپیده و آیینه (خراسان، خجند، ۱۳۹۶) که به خط فارسی است.
مجموعه شعر او را با نام «فریاد فرشته» خواندم و برگزیده‌ای از آن را با نام «شیرین من، شیرین»، برای نشر انتخاب کردم و برای چاپ به انتشارات خردگان سپردم.

#ادبیات_تاجیکستان
#شیرین_من_شیرین
#عبدالجبار_سروش
#انتشارات_خردگان_دی‌ماه_۱۳۹۹
#حسن_قریبی
@kheradgaan
📕: #شیرین_من_شیرین
🖋: #عبدالجبار_سروش
🇹🇯: #تاجیکستان


می‌رفت سوی غربِ غربت
دنباله‌گیرش سایه غمگین‌تر از او بود
می‌برد با خود یادهای خویش را همراه با یک آه
آهی که چون درد گلو بود

می‌رفت... غمگینانه می‌رفت
من از پس او می‌گزیدم با الم انگشت
می‌برد با خود در لبان خنده‌زیبش داغ یک افسوس
افسوس تلخی که مرا می‌کشت

می‌رفت مثل ابر پر باران
سر تا به پایش گریه اندوهگین می‌کرد
می‌برد با خود در سر شوریده‌اش یک فکر
فکری که جانش را حزین می‌کرد

می‌رفت محزون‌تر ز تنهایی
چون قوی بی‌هم‌بال پروازش به یک‌سو بود
می‌برد با خود عشق را هم‌پای با یک عمر بی برگشت
عمری که خالی از امید و آرزو بود

می‌رفت محزون و مسافروار
پشت سرش یک شهر حسرت داشت
می‌برد با خود در دلش زاد سفر یک درد
دردی که نالش از طبابت داشت

می‌رفت او... می‌رفت و از پشتش
فریاد هم‌ضرب دل آزرده من بود
می‌برد با خود او به دوش جان خود با یک با گریه یک تابوت
ای وای! در تابوت جان مرده من بود...


@kheradgaan
📚: #شیرینِ من، شیرین
🖋: #عبدالجبار_ سروش
🇹🇯: #تاجیکستان

گزینش اشعار و ویرایش: #حسن_قریبی

عبدالجبار سروش شاعر نجیب تاجیکستانی، متولد سال ۱۳۴۶ در روستای اِسکادَر استان سغد است. در دانشگاه آموزگاری خجند در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرده است و فرهنگ اشعار کمال خجندی و تصحیح دیوان کامل کمال خجندی از کارهای پژوهشی اوست. تاکنون ده مجموعه شعر از سروش در تاجیکستان به چاپ رسیده است که فریاد سلسلۀ خاموشی، صلیب سفید ، مُهر مِهر، و شبنم نفس از آن جمله است. اینک کتاب «شیرین من شیرین» منتخبی از کتاب فریاد فرشته است که به گزینش حسن قریبی در انتشارات خردگان چاپ شده است.


@kheradgaan
#تازه‌های_نشر