برنده!بعضی از کتابها فارغ از شیوهٔ نگارش، از لحاظ موضوع چنان است که به نظر میرسد به زودی ارزش تاریخی پیدا میکنند. یک چیزهایی در آن ثبت و ضبط شدهاند که یا هر جایی نیست یا احساس میکنی بهزودی دایرهٔ اطلاعات دربارهٔ آن محدود میشود.
مثل کتاب کوچک «چراغان»، اثر وصّاف بیدگلی (درگذشته ۱۳۳۰ق) که یادم میآید دکتر اصغر دادبه برای یافتن اصل و نسب صباحی بیدگلی، شاعر سبک بازگشت (سدهٔ ۱۲ق)، به یکی دو خط از همین کتاب استناد کرده بود. یا همین تذکرهها و سفرنامهها و زندگینامهها که پر از نکته است. حتی از یادداشتهای روزانهٔ زندهیاد محمدعلی فروغی (۱۲۵۶-۱۳۲۱ش)، چیزهایی میتوان بیرون کشید که اکنون حکم سند دارد.
کتاب «
برنده» (خردگان، تهران، ۱۳۹۹) اثر آقای مجید اسدی، به نقل از عنوان فرعی، مجموعهای است از «دیده و شنیده و نگاشتههایی از بود و باش در تاجیکستان نغز».
نویسنده با نهایت ایجاز در قالب خاطره و با طنزی کمرنگ، حدود ۶۰۰ واژه و اصطلاح را به شیوهٔ روایت توضیح میدهد.
اگرچه در جایجای این روایات نظر نویسنده جاری است ولی این اظهار نظر به گونهای نیست که روی قضاوت خواننده تأثیر بگذارد.
کوتاهی این خاطرات باب میل خوانندگان همروزگار ماست و در کل، این کتاب سرشار است از معرفی اصطلاحات، آداب و رسوم و مردمشناسی تاجیکستان معاصر که برای خوانندگان ایرانی و حتی شاید تاجیکان جذاب است.
کتاب را با اشتیاق خواندم و چنانکه در اول سخن گفتم به نظرم رسید این کتاب هم امروز و هم برای آیندهها مفید است.
فقط یک نکته و آن اینکه اگرچه برای واژههای مدخلشده توضیح آمدهاست ولی از آنجا که نویسنده با نثری تاجیکانه و ذوقی نوشته است، در پایان پیش خود گفتم: کاش واژهنامه داشت!
#برنده#مجید_اسدی#خردگان_تهران_۱۳۹۹#حسن_قریبی@hassangharibi