💶 اقتصاد سیاسی دانشگاه؛ گفتگوی
#حسام_سلامت با روزنامهی «آسمان آبی»
🔹 همهی دانشگاه
های به اصطلاح غیردولتی – آزاد، غیرانتفاعی، پیام نور، علمی-کاربردی و خصوصی – از حیث مالی
مستقلاند و اموراتشان را به اتکای شهریه
های دانشجویان و دیگر منابع مالی غیردولتی تأمین میکنند. با اینهمه بعید میدانم کسی وسوسه شود ادعا کند که این دانشگاهها از چیزی چون آزادی
های آکادمیک و استقلال سیاسی-اداری برخوردارند. با این اوصاف چرا باید باور کنیم اگر دانشگاه
های دولتی نیز به مرور به سرنوشت دانشگاه
های غیردولتی دچار شوند و برای تأمین منابع مالیشان به شهریه
های دانشجویان اتکا کنند و خدمات آموزشی و رفاهی را به آنها بفروشند سروکلهی آزادی
های آکادمیک و استقلال سیاسی-اداریشان هم به مرور پیدا میشود؟ به نظرم میرسد
#پولیسازی_خدمات_آموزشی و
#خصوصیسازی خدمات رفاهی و تجاریسازی محصولات آکادمیک در ایران عوض اینکه دانشگاه را از شر سلطه و نظارت دولت خلاص کند و بدان استقلال ببخشد آن را به گونهای مضاعف، یعنی علاوه بر دولت، گرفتار نظارت و سلطهی قواعد و الزامات بازار هم خواهد کرد. یعنی غیر از دولت پای بازار هم وسط میآید و دانشگاه نه فقط همچنان میباید به قیدوبندهای دولتی پایبند باشد بلکه ناگزیر خواهد شد خود را با منطق بازار نیز سازگار کند و به آن جواب پس بدهد.
🔹 همانطور که خصوصیسازی بنگاه
های اقتصادی بر پیشروند دموکراسی سیاسی کوچکترین اثری نگذاشته و پیامدها و اثرات این خصوصیسازیها را صرفاً باید در حوزهی تغییر آرایش نیروهای سیاسی و شکلگیری بلوک
های جدید قدرت و سازوکارهای انتقال ثروت بررسی کرد، فرآیندهای اخیر پولیسازی دانشگاه
های دولتی نیز سبب نشده که حتی یک گام کوچک به سوی به اصطلاح
#دموکراتیزاسیون_دانشگاه برداریم. به نظرم میرسد دموکراتیکسازی دانشگاه در ایران راهحل غیرسیاسی ندارد. هواداران تز آزادسازی اقتصادی دانشگاه میکوشند به مسئلهی دموکراتیزاسیون دانشگاه پاسخی اقتصادی و غیرسیاسی بدهند. یعنی دارند تقلا میکنند از مجرای سازوکارهای غیرمستقیم اقتصادی شرایط، مقدمات و زمینه
های گذار به دانشگاه دموکراتیک را فراهم کنند. اما از این راه نه تنها دولت را عقب نمیرانند بلکه پای
#بازار را هم وسط میکشند تا آنهم به سهم خودش منطق خود را بر دانشگاه تحمیل کند. به زبان ساده، با راهحلی که نئولیبرالها یا هواداران بازار آزاد پیش پای دانشگاه میگذارند مشکل در واقع دو تا میشود و دانشگاه دو ارباب پیدا میکند، یکی دولت و دیگری بازار.
🔹 اینکه دانشگاه
های دولتی در سال
های اخیر در قبال موضوعی مثل
#سنوات_تحصیلی به شدت سختگیرتر شدهاند و هر ترم تأخیر را با هزینهای بعضاً سنگین جریمه میکنند یا در ازای اخذ دوبارهی واحدهای درسیای که شما به شکل اضطراری حذف کردهاید یا موفق نشدهاید نمرهی قبولیاش را کسب کنید از شما پول میگیرند یا بعضاً خارج از ظرفیت دانشجوی شبانه میپذیرند یا به سمت تأسیس پردیس
های خودگردان رفتهاند و موارد دیگری از این دست، جملگی گویای آن است که دانشگاه
های دولتی دارند به سمتوسوی
#درآمدزاییهای_مستقل میروند. به نظرم میرسد در قیاس با انقلاب فرهنگیای که سالهاست دانشگاه را از حیث سیاسی زیرورو کرده است چند سالی که با یک انقلاب آرام اقتصادی در دانشگاهها سروکار داریم که هر چه پیشتر میرویم دامنهتر و جدیتر میشود و فکر میکنم تا زیروروکردن منطق ادارهی دانشگاه پیش خواهد رفت.
🔹 از یاد نباید ببریم که اعتراضات و فعالیت
های دانشجویی عمیقاً با شیوهی زندگی و شرایط زیستی دانشجویان نسبت دارند. حتی آرایش فضایی خوابگاهها نیز مهم است. بیشتر از مهم، تعیینکننده است. مثلاً دانشگاه تهران در سال
های اخیر به مرور از تمرکز خوابگاهها در منطقهی کوی دانشگاه کاست و آنها را در نقاط مختلف شهر توزیع کرد و کوی را عمدتاً به دانشجویان تحصیلات تکمیلی اختصاص داد که بنا به موقعیت سنی و درسی و بعضاً شغلیشان عموماً به جدیت دانشجویان کارشناسی پیگیر امور جمعی، چه با ماهیت سیاسی و چه غیر آن، نیستند. بیشک این پراکندگی فضایی نمیتوانسته در آرامگرفتن کوی دانشگاه تهران که در اغلب برههها یکی از کانون
های اعتراضات دانشجویی بوده بیاثر بوده باشد.
__________________@anjomankashan@prolegomenahttp://problematicaa.com/political-economy-of-the-university-2/