سعیده موسوی‌زاده

Канал
Логотип телеграм канала سعیده موسوی‌زاده
@khalekhanbajiПродвигать
202
подписчика
دوستان عزیز! در این جا می توانید طنزها و شعرهای مرا بشنوید و بخوانید، همراهی شما مایه مباهات است ـ
نمی‌دانم چند ساله‌ام یا چه سالی است اما برف آن قدر آمده که با برادرم، آدم‌برفی ساخته‌ایم. که داریم از ته دل می‌خندیم به آدم‌برفی بی‌نوای من.
که شال ابریشمی زری‌دوزی مامانم را روی سرم انداخته‌ام. که آن در کوچک پشت سرمان، حیاط را به کوچه می‌رساند به نانوایی و قنادی و مدرسه‌ی رضاشهر در مشهد. که شیشه‌های بخارگرفته‌ی گلخانه‌ی پدرم در کنار ماست، با آن همه گلدان‌های زیبای جورواجور.
و می‌دانم که آش رشته‌ی داغی روی بخاری در اتاق نشیمن قل می‌زند و چشمهای درخشان مادرم انتظارمان را می‌کشد....
آی روزهای شادمانی‌های بی‌دلیل کجایید؟
به میانسالی رسیده‌ام، به اندوهی بی‌پایان...
به زادروز دوباره‌ام در آبان
گذشته گریبانم را رها نمی‌کند
‍واحه‌ای در لحظه


به سراغ من اگر می‌آیید
پشت هیچستانم
پشت هیچستان جایی‌ست
پشت هیچستان رگ‌های هوا
پُرِ قاصدهایی‌ست
که خبر می‌آرند
از گل واشدۀ دورترین بوتۀ خار
روی شن‌ها هم
نقش‌های سُمِ اسبانِ سوارانِ ظریفی‌ست که صبح
به سرِ تپّۀ معراجِ شقایق رفتند
پشت هیچستان
چتر خواهش باز است
تا نسیمِ عطشی در بنِ برگی بدود
زنگ باران به صدا می‌آید
آدم اینجا تنهاست
و درین تنهایی
سایۀ نارونی تا ابدیت جاری‌ست

به سراغ من اگر می‌آیید
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد
چینیِ نازکِ تنهاییِ من

سهراب سپهری
گرچه بازوی من درشت و قوی‌ست
سال‌ها کار من میانه‌روی‌ست

در خیابان و مترو و اتوبوس
هر کجا زیستن کمی بدوی‌ست ـ

حرف کشدار بر زبانم نیست
یکه میراث بنده از ابوی‌ست

(جیب او خالی و پر از ادب است
متخلق به سیره‌ی نبوی ست)

حرف‌ها را جویده باید گفت
خوردنی در بساط ما لغوی‌ست

می‌دوم تا به خوردنی برسم
این بدوهای ما فقط ندوی‌ست

نوبت من نمی‌شود بشود
گرچه گرد است این زمین کروی‌ست

زور بی‌خود زدم زیاد از حد
گسل آدم از زیاده‌روی‌ست

من که سهمی ندارم از خوردن
رانت‌ها انحصاری اخوی‌ست

قول او با عمل نمی‌خواند
به گمانم که دین او ثنوی‌ست

هر کجا بوی پول می‌پیچد
دست برسینه، مخلص و فدوی‌ست

مدرکش را گرفته از ارباب
دکترایش تخصص ربوی‌ست

زورگویی لطیف و مقتدر است
کار من هم فقط سخن‌شنوی‌ست

اعتدالی ارسطویی دارم
لقب خانواده‌ام تقوی‌ست

#سعیده_موسوی_زاده
#طنز
با تکان خوردن قطار زمان
بر زمین باز می‌کشم دامن
یک بلیت مچاله در دستم
واپسین ایستگاه راه‌آهن

از پس پختگی تابستان
می‌رسم باز هم به آبان‌ماه
زادروزم که در سر پیری
می‌رساند مرا به آخر راه

وزش باد سرد تنهایی
آخرین برگ را می‌اندازد
زندگی لحظه‌ای تماشایی‌ست
که همیشه به مرگ می‌بازد

بعد از آن زیر برف خواهم زیست
پای دیوار سرد سیمانی
در زمستان نه مرده نه زنده
برزخی کُند و سخت و طولانی

در بهاری لطیف و بارانی
برگ سبزی دوباره خواهد رُست
تن پژمرده‌ی مرا باران
بارها ساقه‌ ساقه خواهد شست

گرچه من نیستم ولی از نو
ساقه‌هایم جوانه می‌زاید
پیچک دیگری که از خاکم
از تن من نشانه می‌زاید

#سعیده_موسوی_زاده
Forwarded from حسین تولائی
28804_Z06 (1)_241104_154358.pdf
519 KB
شعر نوجوان یک انتخاب است
یادداشتی درباره وضعیت شعر نوجوان؛
به قلم: حسین تولائی
منتشرشده در روزنامه اطلاعات؛ ضمیمه ادبی و هنری/ ۱۵ آبان ۱۴۰۳
به همراه سه شعر نوجوان از: مهدی مردانی، غلامرضا بکتاش، سعیده موسوی‌زاده



#شعر_نوجوان
#روزنامه_اطلاعات_ضمیمه_ادبی_و_هنری
#حسین_تولائی
#مهدی_مردانی
#غلامرضا_بکتاش
#سعیده_موسوی_زاده
Forwarded from KAZA Visual
"بازیافت خشم" | اثر تروآنت

بیشتر ببینید:‏
@karimzadehstudio
Forwarded from KAZA Visual
"زمان ما را خواهد بلعید" | اثر امراه آریکان

بیشتر ببینید:‏
@karimzadehstudio
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سعیده موسوی‌زاده
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعر تربتی استاد محمد قهرمان برای حسین سمندری. با دوتار حاج قربان سلیمانی
با دوستان هنرمندم در مراسم چهلم استاد محمدعلی بهمنی
چه خوب که اسلحه نیستم
دو دلی سخت است

سربازها
برای چه سرشان را می‌بازند؟

فرماندهان
در هر طرف بایستند
خون به رگها برنمی‌گردد

مهمات
چرا مهمند؟
و تنها حقوق شهروندی، ترس

حتی همین گوشی
وسط نوشتن همین کلمه
شاید منفج...

#سعیده_موسوی_زاده
روزنامه خراسان- شنبه هفتم مهر- جناب حیدر کاسبی
یادداشتی بر کتابم « شبانه‌های سرگردان »
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محمد قهرمان
در جلسه‌ی رونمایی از کتاب جناب فراست
Telegram Center
Telegram Center
Канал