Смотреть в Telegram
درباره‌ی ترجمه‌ی فارسی «نقد چیست؟» میشل فوکو میشل فوکو، «نقد چیست؟» ترجمه‌ی محمد سعید حنایی کاشانی،‌ فصل‌نامه‌ی ارغنون، شماره‌ی ۱۵، ۱۳۹۰، صص. ۲۱۷-۲۴۰. میشل فوکو، گفتارِ «نقد چیست؟» را در تاریخ ۲۷ ماه مه سال ۱۹۷۸ در دانشگاه سوربن به دعوت انجمن فلسفه‌ی فرانسه (Société française de philosophie) ارائه کرده است. «نقد چیست؟» به همراه جستار وی، «روشنگری چیست؟» (۱۹۸۴)، و درس‌گفتار «کانت درباره‌ی روشنگری و انقلاب» (۱۹۸۳) از مهم‌ترین آثارِ میشل فوکوست که در آن‌ها وی تفسیر تازه‌ای از روشنگری، مدرنیته، و مفهوم و دستاوردی نقد کانتی به دست می‌دهد. فوکو، برای رساله‌ی دکتری خود هم اثر کانت با عنوان Anthropologie in pragmatischer Hinsicht (انسان‌شناسی از چشم‌اندازی عملی) (۱۷۸۹) را به فرانسه ترجمه کرد، و هم رساله‌ای در درباره‌ی آن نوشت با عنوان Introduction à lʹAnthropologie de Kant (درآمدی بر انسان‌شناسیِ کانت). فوکو را به معنای خاصّ خود فیلسوفی «کانتی» خوانده‌اند. درباره‌ی تفسیر فوکو از کانت، و مخصوصاً «نقد چیست؟» و «روشنگری چیست؟» پژوهش‌ها و تأملات فلسفی بسیاری در قالب مقالات و کتاب‌ها و رساله‌های دانشگاهی صورت گرفته و در دسترس است. این آثار به دوره‌ای متفاوت از سیر فکر فلسفی فوکو تعلق دارند، که شاید در زبان فارسی کمتر شناخته‌ایم. آقای حنایی کاشانی «نقد چیست؟» فوکو را از روی یکی از ترجمه‌های انگلیسی آن به فارسی برگردانده است. من از وجود ترجمه‌ای دیگر از این متن خبر ندارم. مترجم، برای «به دست آوردن فهم بهتر از این گفتار»، مقدمه‌ای با عنوان «باستان‌شناسی/تبارشنای عقل روشنگری: یادداشتی درباره‌ی فوکو» نوشته است، اما در آن چیز چندانی درباره‌ی اهمیت این گفتار و جایگاهِ آن در نظام فکری فوکو نمی‌یابیم. مترجم در آغازِ یادداشت خود، گوشزد می‌کند که روش تحلیل فوکو در این گفتار نیمی باستان‌شناختی و نیمی دیگر تبارشناختی است. سپس در چند جمله‌ی کوتاه روش باستان‌شناسی فوکویی را توضیح می‌دهد و تعریف تبارشناسی را به پاراگراف پایانی وامی‌گذارد. هر دو اصطلاح در اندیشه‌ی فوکو اهمیتی کلیدی دارند، و بعید است خواننده‌ی ناآشنا با فوکو از توضیح نارسای مترجم تصوّری درست و نزدیک به مقصود فوکو به دست آورد. آن‌گاه حنایی کاشانی به توضیحِ اصطلاحِ «نقد» می‌پردازد. او می‌نویسد: «کلمه‌ی «نقد» (critique) در عنوان سه تا از کتاب‌های کانت به چشم می‌خورد و این اصطلاح اصلاً با او شناخته و معروف می‌شود. اما در فرانسه از «انتقاد» (criticism) سخن می‌گویند. میان این دو چه تفاوتی است. کلمه‌ی «انتقاد» به دو معنا به کار می‌رود: سنجش دقیق (نقد) و خرده‌گرفتن و عیبجویی (censure). اما «نقد» فقط به معنای سنجش است و از آن عیب‌جویی مراد نمی‌شود.» اولاً کانت صورت آلمانی واژه‌ی «نقد» یعنی Kritik را به کار می‌برد نه (critique) را. برخی مترجمان و شارحان کانت در انگلیسی و فرانسه نیز همان واژه‌ی آلمانی را می‌‌آورند، و از برگردانِ آن به این دو زبان می‌پرهیزند. انگیزه‌ی آن‌ها اهمیتی است که برای تفاوت معناشاختی این واژه در آلمانی با زبان‌های دیگر می‌شناسند. ثانیاً حنایی کاشانی برای ادعای خود درباره‌ی تفاوت criticism و cirtique هیچ منبعی ذکر نمی‌کند. مراجعه به فرهنگ‌های معتبر به هیچ وجه ادعای حنایی را تأیید نمی‌کند؛ از جمله بنگرید به: André Lalande, Vocabulaire technique et critique de la philosophie, Paris, PUF, 1997, pp. 196-197. Dictionnaire Historique de la langue française, Sous la direction de Alain Rey, Le Robert, Paris, 2010. Grande Dictionaire de la Philosophie, Larousse, Paris, CNRS Editions, 2005. در این‌جا وارد بحث تفاوت میان criticism و cirtique در زبان فرانسه و انگلیسی و معادل آلمانی آن‌ها نمی‌شوم و به یادداشتی جداگانه وامی‌گذارم. از آن گذشته، تعبیرهایی مانند «سه تا از کتاب‌های کانت» نشان می‌دهد که ظاهراً متن آقای حنایی بدون ویرایش یا بازبینی ایشان چاپ شده است. مثلاً در پایان نوشته‌ی مترجم آمده: «چگونه شد که اروپاییان خودشان را در برابر دو صورتِ مشابه از وفورِ قدرت یافتند: فاشیسم و استالینیسم.» (ص. ۲۱۹) «وفور قدرت» به چه معناست؟ احتمالاًً مراد «تمرکز قدرت» است. وانگهی، استالینیسم در اروپا نبود؛ حُکماً سهوالقلم است، و مقصود «نازیسم» بوده است. ادامه در فرسته‌ی بعد https://t.center/khalajich
Telegram Center
Telegram Center
Канал