📚 ابیات کتاب مشاعره
انتخاب و تدوین امیراسماعیل آذر
#ب ۴۸
بهجز بنفشه نروید ز خاکِ پاکانی
که از تپانچۀ عشقت کبودرُخسارند
#فروغی_بسطامی
بهجز جنون نبَرَد ره به سوی کعبۀ عشق
که بارِ عقل در این راه بر گِل افتادهست
#عارف_قزوینی
بهجز خونم از چشم بیرون نیاید
که از چشمۀ خون بهجز خون نیاید
#رفیق_اصفهانی
بهجز دلم که به جامِ شکسته میمانَد
کسی کجا به منِ پایبسته میمانَد
#محمد_نوعی
بهجز رقیب که در آرزوی مرگِ من است
کسی ز حال منِ ناتوان خبر نگرفت
#شاهی_سبزواری
بهجز غم کسی به طرْفِ جانِ ناشادم نمیآید
کسی از دوستان یادم کند، یادم نمیآید.
#ملک_اوجی
ملکبیگ از ایل اوجی (سده ۱۱ ه.ق)
بهجز فتیلۀ داغِ درونِ خود شب هجر
ندیدهام چراغی که تا سحر سوزد
خواجه #شعیب_جوشقانی
به جرمِ آن که نمردم ز ذوقِ روزِ وصال
فراق آنچه به من میکند سزای من است
#حضوری_قمی
بهجز من نیستش صیدی بهدام و این بوَد حالم
اگر صیدِ دگر میداشت صیادم چه میکردم!
#آذر_بیگدلی
لطفعلیبیک
به جستجوی تو از بس برون ز خویش شدم
چو عمر رفته، امیدم به بازگشتن نیست
#کاظم_قمی
به جستجوی تو شرمنده گشتهام همه جا
ز بس که سرزده رفتم به منزلِ همه کس
#شرمی_قزوینی
به جستجوی دل چون از پی آن دلسِتان افتم
رود در خنده، بیند بازپس تا در گمان افتم
#گلخنی_قمی
به جشنِ فرّخِ نوروز، مهربانان را
بهانهایست پیِ دید و بازدید از نو
#حبیب_یغمایی
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.
#سعدی
#مشاعره
خاکستر ققنوس