Khademalnakhil

🔰🔴 *امروز میهمان مردمانی از جنس آئینه ام!*

تمام شب را رکاب زده بودم
خسته و کوفته رسیدم
شب و در طول مسیر با برادر عزیزم جناب آلبوغبیش ، قرار گذاشتیم که تا برسم امروز را منزل ایشان سیر بخوابم و پس از بیدار شدن به دیدار دوستان و عزیزان برویم.
خیس عرق و بی رمق رسیدم...
درب مضیف که رسیدم و هوای خنک کولر را حس کردم، خوشحال شدم که ظاهرا امروز چندساعتی خوب خواهم خوابید.
وارد مضیف نشدم... یعنی نگذاشتند که بشوم!
حمام برای یک دوش گرفتن دبش آماده بود .
خیلی سریع دوش گرفتم و خواهش کردم که مرا از نوشیدن قهوه معذور بدانند چون واقعا به خواب احتیاج داشتم.
یک استکان چای قوری نوشیدم و جای همه را خالی کردم... خیلی چسبید.
سرم که روی بالش رفت ، بلافاصله خوابیدم.
هنوز گرم خواب نشده بودم که صدای همهمه ای بگوشم خورد.
اولش فکر کردم آثار خستگی زیاد است.
اما صدای همهمه و پچ پچ بیشتر می شد و من سعی می کردم نشنوم یا بخود بگویم داری خواب می بینی!
در همین وضع و حال که خوابیدن مشکل شده بود، یواشکی و از زیر ملحفه یکی از چشمانم را اندازه دو میلیمتر باز کردم که ببینم چه خبره؟
نگاهی به مضیف انداختم تاریک تاریک بود.
اما تعداد زیادی اجسام سفید متحرک ، خواب را از چشمانم پراند!
خدایا این ها چه هستند؟
آیا من دارم کابوس می بینم؟
نکند اینها شبه هستند
روح؟
جن؟
صدایی از آنان در نمی آمد
فقط در حد پچ پچ اما تکان می خوردند...
نه...اینطور نمی شد ادامه داد
به خود گفتم ؛ چشمهایت را باز کن و مطمئن شو حقیقت ماجرا چیه؟
بالاخره نیم خیز بلند شدم و چشمهایم را باز کردم...
هنوز چشمها درست باز نشده بود که صداها بلند شد.

*اهلا و سهلا .... اهلاوسهلا بک ابوسلام!*

ظاهرا برادر عزیزم جناب آلبوغبیش از روی محبت به یکی از دوستان خبر داده بود و اون هم فقط به یک نفر دیگر گفته بود و خلاصه کنم ناگهان خود را در میان جمعی از دوستان و برادران صمیمی و زلال و عزیزی دیدم که هم خواب از چشمانم پر زد و هم خستگی از تنم در رفت!
این جا همه چیز بوی عشق مرا می دهد...
اینجا مردمانش نه فقط "نخل" را می فهمند که حس می کنند.
در فلاحیه و خنافره و منصوری و در کناره ی نهر "عبودی" مردم با مرثیه های خادم النخیل ، نه فقط آشنا هستند که خود مرثیه خوان ماتم نخلهای خویش اند!
من و هور دورق
من و نخلهای خنافره
من و مردم فلاحیه
همدردیم!
همداستان
و ....

ادامه دارد


*⊰🍃 خــــادم النخيـــــــل🍃⊱*
*ᗴᑎᐯIᖇOᑎᗰᗴᑎTᗩᒪIᔕT*
——————🆔——————
https://t.center/khademalnakhil
——————©️——————
#فعال_محیط_زیست #توسعه_پایدار #خادم_النخيل #خرما #نخل #خوزستان #هور_دورق #فلاحیه #شادگان

*«أكرموا عمتكم النخلة»* إن حملة التلقيح التي قام بها ابناء مدينتي *عبادان والمحمرة* والتي للنخلة مكانة رفيعة في قلوبهم ، لهذا العام كانت بحق فعالية تثقيفية - ترويجية تصب في صميم ما أمرنا به نبي الرحمة عندما اوصانا بإكرام *"عمتنا النخلة "* خاصة النخيل التي ترکت فی شوارع المدینة دون رعاية و تلقيح و رعاية لائقة بها.

إن هذه الفعالية النخلاوية التي شاهدناها في يوم النخلة الموافق " ١٤ مارس " اذا تدل على شيئ فانها تدل علي مكانة النخلة وحبها المتربع علي صدور اهالينا في عبادان والمحمرة و هذا يستحق كل التقدير والإكرام للقائمين عليها ولاشك ستكون هذه الحملة اللبنة الاولي لتعزيز ثقافة إكرام عمتنا النخلة ‘أكثر فأكثر في السنوات القادمة باذن الله.

فانا بدوري ارفع قبعتي لكل من الإخوة:
*أبوشروق،الشاعر محمد الشويكي؛ عادل أبو مرتضى الخاقاني؛ باقر حتى أبو وسام، الإعلامي ميلاد أبو عمران، قاسم القاطع أبو مها، حامد المحسني، وسام باقر، سراج باقر، عادل دريس، هادي مزرعة أبو ليث، محمود أبو مهدي، عزيز ناصريان أبو كوثر، عماد نواصري، موعود المسعودي، ماجد سعيد، مصطفى دريس أبو طارق، علي التميمي أبو حسين، هاني التميمي، عبدالله ماضي أبو فاروق، دكتور قيس خزاعل، إسماعيل دريس أبو علي، صالح العتيقي، عبدالزهراء العبادي، قاسم الناصري/ *

و إجلالا للإخوة و لهذه الحملة المباركة و من شارك بها‘ ساقدم و بكل فخر *قبعة خادم النخيل* لتكون تذكارا لهذه الحملة و دافعا لتوسيع هذه الفعالية في السنوات القادمة باذن الله تعالى. 🌙🌴🌙🌴🌙🌴🌙🌴🌙🌴🌙 ‌‏
https://t.me/khademalnakhil/2434
https://t.center/khademalnakhil
‌‏ ©️https://t.center/dardaab ------------------------
#khademalnakhil
#khadem_al_nakhil
#environmental_activist
#iran #masood_kanaani
#فعال_محيط_زيست #خادم_النخيل
#ألنخیل #ألناشط_ألبیئي
#منطقه_آزاد_اروند
#نخل
#خرما
#یوم_ألنخلة
#آبادان
#خرمشهر
#شادگان
#فلاحیه