به یاد غزلسرای ماندگار ایران زمین
گاهی دلم برای خودم تنگ میشودادبیاتیها
#بهمنی را آغازگر
#شعر«گفتار» یا غزل«گفتار» میدانند و معتقدند با غزلهای بهمنی دورهٔ بازگشت به خویش در شعرِ اجتماعی پرشور و آرمانگرای دههٔ شصت آغاز شد؛ دههای که نسل جوان و جویندهاش با قلم و چکش سرگرم حکاکی چهرهٔ زمخت غزلِ اجتماعی بودند.
به نوشته«یکی ادبیات» اگر جسارت بهمنی و همنسلانش همچون
#منزوی،
#بهبهانی و
#نیستانی نبود قطعاً نوگرایی در غزل بیش از چند دهه بهتأخیر میافتاد. بهمنی در غزلهایش همواره چشمی به
#نیما دارد و بسیار درست میگوید که: «جسمم غزل است؛ اما روحم همه نیمایی است.» در بین آثار بهمنی گاهی دلم برای خودم تنگ میشود بیهیچ تردید در رشد غزل معاصر، مجموعهایی بس تأثیرگذار است.
کانون خانوادهٔ بهمنی را مادرش امالبنین باسواد و پدرش محمدحسین، سوزنبان راهآهن و بیسواد میساخت. مادرش از نخستْ دانشآموزان دانشآموختهٔ زبان فرانسوی در ایران بود. شعر در این کانون سفرهای بود که روزی دهها بار پهن میشد. مادر وقتی همهٔ بچهها دورهم جمع میشدند یا
#شاهنامهخوانی میکرد یا از حافظ و سعدی میخواند. پدر اما، محمدعلی را بهجای مدرسه، به چاپخانه فرستاد. دهساله که بود در چاپخانه «تابان» سرگرم کار شد. مجلهٔ «روشنفکر» را آن چاپخانه نشر میداد و مسئول صفحهٔ «هفت تار چنگ» مجله،
#فریدون_مشیری بود. مشیری اولین کسی بود که توانا شعرگویی را در بهمنی یافت و بهمنی اولین شعرش را در همان سن دهسالگی برای مادرش سرود و مجلهٔ «روشنفکر» در سال۱۳۳۱ چاپش کرد.
بهمنی همکاری با رادیو و ارشاد را نیز تجربه کرده است، هرچند اینک حاصل مهارتهای تجربهاش مدیریت انتشارات و مسئولیت چاپخانه است.
محمدعلی بهمنی اولین مجموعهاش «باغ لال» را انتشارات بامداد در سال۱۳۵۱ منتشر کرد و درپی آن آثار متعددی از وی به دست مخاطبانش رسید. دو مجموعهٔ گاهی دلم برای خودم تنگ میشود و شاعر شنیدنی است از آثار بسیار مشهور در کارنامهٔ بهمنی، به چاپ دهم نیز رسیده است. بهمنی سال۱۳۷۸ غزلسرای نمونه کشور شد و سال۱۳۸۵ در نخستین دورهٔ جشنواره شعر فجر بهاتفاق حسین منزوی برگزیدهٔ بخش شعر کلاسیک شد و نیز در فهرست چهرههای ماندگار شعر قرار گرفت
شعری زیبا از زنده یاد محمدعلی بهمنیبا همهی بی سر و سامانیام
باز به دنبال پریشانیام
طاقت فرسودگیام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنیام
آمدهام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظهی طوفانیام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمدهام تا تو بسوزانیام
آمدهام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانیام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانیام
خوبترین حادثه میدانمت
خوبترین حادثه میدانیام؟
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانیام
حرف بزن، حرف بزن، سالهاست
تشنهی یک صحبت طولانیام
ها به کجا میکشیام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانیام
#محمدعلی_بهمنی
۲۷ فروردین ۱۳۲۱ – ۹ شهریور ۱۴۰۳
@khabarha_nazarha