🔹« مرگ، روایت تکراری این سرزمین... »
بار دیگر خون و خشونت بر گوشهای از سرزمین مان، سایه افکند و گروهی از هموطنان ما را به کام مرگ فرستاد و تعدادی را نیز دچار مصدومیت و سوگ عزیزانشان نمود.
نیست باد این خشونتورزی
نیست باد این مرگ خواهی و تباهی ...
بار دیگر، تسلیت و عزای عمومی...
بار دیگر، اندوه و سوگواری...
و مرگ، روایت تکراری این سرزمین...
حلقهی گمشدهی حادثهی جانباختن هموطنان در کرمان،
#امنیت_عمومی است که بزرگترین پرسش جامعه از متولیان و مدعیان تأمین امنیت و سلامت مردمان این دیار است:
۱- چرا سایهی جنگ و خشونت و مرگ،
زندگی ما ایرانیان را در برگرفته است؟
۲- چرا ایرانیان از یک
زندگی معمولی با امنیت و آرامش نسبی مانند بسیاری از جوامع دیگر، محروم شدهاند؟
۳- چرا مرگ و خشونت و سوگ، همنشین هر روز و شب ایرانیان ست؟
۴- چرا وزارت امنیت داخلی یا همان وزارت عریض و طویل کشور، بجای تأمین امنیت عمومی ایرانیان همچنان بر ماموریت حجاب بانان و کنترل زنان جامعه؛ تمرکز و تأکید دارد؟
۵- چرا جان و
زندگی ایرانیان برای متولیان نظام، اینچنین بی ارزش و ناچیز است؟
و چرا مرگ؟ چرا مرگ؟ چرا مرگ ؟...
✍️ فریبا نظری
۱۳ دی ۱۴۰۲#کرمان#تسلیت#حادثهی_مرگبار_تروریستی#نه_به_تروریسم_و_خشونت#حق_صلح_و_امنیت#امنیت_عمومی#زندگی_معمولی@khabarha_nazarha