❗️اَی
#مازرون بیچاره!
.
✍🏻 اشکان جهان آرای
#حسن_عبدالهاشمپور خبرنگار، مجری، نویسنده و گزارشگر خوب هماستانی ما در گزارش بازی پیکان و نساجی، وقتی حقِ
#نساجی را با بیعدالتی محض در سومین بازی پیاپی خوردند، وسط گزارش بازی و فارسی حرف زدنش با افسوس به زبان مادری گفت: «اَ
ی مازِرونِ بیچاره...». بعدش هم گفت: «مظلومیت میباره از در و دیوار استان...»
.
سه سوت اشتباه توسط سه
#داور نتیجهی سه بازی پیاپی را برای نساجی تغییر داد و هفت امتیاز از این تیم گرفت. آخرین مورد مسابقهی پیکان و نساجی بود. دروازهبان با مشت کوبید به صورت
#علی_شجاعی. داور سه بار نظرش را عوض کرد. با فشار اعتراضهای عجیب
#پیکان، هم پنالتی را پس گرفت و هم یک بازیکن نساجی را اخراج کرد. بعد هم گزارشگر چیزی نداشت بگوید جز «اَی مازرون بیچاره...»
.
حالا از زمین
#فوتبال بیاییم بیرون. بیشترین سهم از طلاهای المپیک برای ایران با هفت طلا و یک پنجم کل مدالهای المپیکی ایران را کسب کرده. کُشتیگیرانش سیزده مدال المپیکی برای کشتی ایران کسب کردهاند. حتی یک خانه کشتی با امکانات و مجهز هم ندارد! «اَی مازرونِ بیچاره...»
.
ماههای ابتدایی دوران
#کرونا را یادتان هست؟ همان وقتهای که میگفتند ممنوعیت تردد بین استانی وجود دارد. اما به هر روشی، راه برای مسافران
#مازندران باز میشد. ضریب ابتلا به کرونا در مازندران دو برابر میانگین کشوری شده بود، اما در همان روزها توجهی به مازندران نمیشد! «اَی مازِرون بیچاره...»
.
دستاندازیهای همسایگان مازندران به آب و خاک مازندران را هم مرور کنیم. پیگیری انتقال آب
#خزر، خشک شدن چشمه روزیه
#سوادکوه، ساخت سد
#فینسک، انتقال آب
#لار و
#هراز به تهران، تلاش برای بردن آب غرب مازندران به قزوین، اقدام برای الحاق بخشی از خاک مازندران به تهران... «اَی مازِرون بیچاره...»
.
به حاشیههای مربوط به مسائل مدیریتی مازندران هم که نگاه کنیم این جمله مصداق دارد. به انتصابهای بیربط و حضور برخی ناکارآمدهای سفارشی در پستهای مهم استان. به سکوی پرتاب بودن مازندران برای بیکارنامهها... «اَی مازرون بیچاره...»
.
از زبالههای به اصطلاح مسافران هم بگوییم. یا از زمینخواریهایی که سالها نادیده گرفته شد. از نابودی جنگلهای
#هیرکانی توسط زورمندان زورگیر. از تلاش برای تصرف زمینهای ارزشمند به بهانه اجرای پروژههای مثلا صنعتی! از اینکه به چندین برابر جمعیت ثابتش خدمات میدهد. از فقرش که زیر سبزینگیاش پنهان است... «اَی مازِرون بیچاره...»
.
کَشِه آغوزِ سرشکستهی من / آه مازندرانِ خستهی من...
ترجیعبند شعری از
#میثم_رنجبر
🆔 @khabaremazandaran