Смотреть в Telegram
کتابخانه FFRF
CZC ORG
⭕️آیا موبدان زرتشتی سبب ضعف ایرانشهر ساسانی شدند؟ داستان ملال‌آور و بدون پشتوانه "دخالت موبدان در سیاست و زیاده خواهی آنان از دلایل اصلی فروریزی ساسانیان و شکست از اعراب مسلمان بوده است" را بسیار شنیده‌اید و چه بسا برخی از ما بدون اندکی درنگ و اندیشه، آن را برای دیگران نیز روایت می‌کنیم و خشم خود را از آخوندان شیعه، متوجه موبدان زرتشتی در اواخر روزگار ساسانی میکنیم و آشکارا چون یک تنه به قاضی می‌رویم، راضی هم برمیگردیم! اکنون ببینیم آیا براستی ناخشنودی مردم از کارکرد موبدان در دهه‌های پایانی ساسانیان از دلایل سقوط ایران ساسانی بوده است یا نه؟ در اینجا می‌کوشیم تا بر پایه متون بازمانده از دوره ساسانیان یا دفترهای پارسی برجا مانده از سده‌های نخست هجری، موبدان سرشناس آن روزگاران را شناسایی نماییم و ببینیم اصولا موبد نامداری در دهه‌های واپسین ساسانی وجود داشته است که نفوذش به ناخشنودی مردم انجامیده است یا نه؟ در زمان اردشیر_پاپکان، بنیادگذار نامدار ساسانیان، "ماهان" و "ماهداد" را از جمله موبدان زرتشتی نامدار می‌بینیم و البته تئوریسین سرشناس نظام ساسانی،  "تنسر" را نیز پیشاپیش دیگران در فهرست داریم پس از اردشیر_ساسانی و پسر شایسته‌اش، شاپور_یکم و سپس #هرمز_یکم، دوران اوجگیری "کرتیر" در درازای شاهی بهرام یکم تا بهرام سوم رسید. موبدی که دامنه قدرتش از دایره یک موبدان موبد هم فراتر رفته بود، یکه‌تاز میدان سیاست و دین گردید. به دلیل پیگرد مانویان، کرتیر به عنوان موبدی سختگیر توسط تاریخ نگاران غیرایرانی شناسایی شده است. در زمان شاپور دوم، موبدانی همچون "بِهَک"، "مهربراز"، "مهر آکاوید"، "آدرشک"، "آدیابن"، "آذرپره"، "دورنامیک"، "پویِسن شاد"، "یودان ییم" نامشان در نوشتارهای تاریخی آورده شده‌اند. دوره هفتاد ساله شاهی شاپور دوم، روزگار تنش‌های بزرگ میان جهان زرتشتی و جهان مسیحی بود و از اینرو در مرثیه خوانی مسیحیان زیر عنوان "کارنامه شهدای مسیحی" نامهای برخی از موبدان ایرانی را میتوان یافت. عصری که حتی به تایید "کریستین سن"، بدکرداری برخی مسیحیان نسبت به زرتشتیان در ایران، برانگیزنده بیشتر خشونت‌ها وکشمکش‌های دینی بود. چهره درخشان این دوره، "آذرپاد مهراسپندان" موبد و نویسنده سرشناس است که از وی اندرزنامه پرآوازه‌ای هم برجای مانده است.  "آذر بوزی" یگانه موبدی است که نامش در زمان یزدگرد یکم که گشایش بزرگی در کار مسیحیان داده شد، آمده است. "زروانداد"  و "مهر شاپور" در زمان بهرام گور از جمله  موبدان سرشناس بوده‌اند. "هَمَگدین" در روزگار یزدگرد دوم، موبدان موبد بوده است. در سده ششم میلادی و به روزگار قباد یکم و فرزند نام آورش، انوشیروان، "آذر فروغ بغ"، "آذر بذ"، "ویه شاپور"، "آدرمهر" "بخت آفرید" و "داد هرمز"، نامشان به عنوان موبدان مطرح آورده شده است. واپسین موبدی که نامش را در روزگار انوشیروان در متون می بینیم، "آزاد شاد" است. در این جستار، از کنار نام وزیران سرشناس روزگار ساسانیان همچون "ابرسام"، "مهرنرسی"، "سوخرا" و "بزرگمهر" می‌گذریم. از تاریخ درگذشت انوشیروان که سال 579 ترسایی است تا سال 636 که جنگ قادسیه رخ میدهد، نام هیچ موبدی را در اسناد تاریخی نمی‌بینیم. تنها در "مقدمه شاهنامه ابومنصوری" اشاره‌ای به نام "فرخان" به عنوان موبدان موبد زمان یزدگرد سوم، شده است. این، یعنی دقیقا در واپسین دهه‌های روزگار ساسانی، از سال 579 تا 636 که نزدیک شش دهه می.باشد، اثری از موبدانی که دارای نفوذ بوده باشند، دیده نمی‌شود چون در هیچ مدرک تاریخی، نام و نشانی از آنان یافت نمی شود. چگونه موبدان موجب ناخرسندی مردم در آستانه حمله اعراب شده‌اند در حالیکه اصولا در پنجاه شصت ساله پایانی ساسانیان، موبدان به گوشه‌ای رانده شده بودند، خسرو_پرویز داماد امپراتور بیزانس (موریس) شده بود، شیرویه که از مادر مسیحی بود به ولیعهدی دست یافته بود، بر خلاف رسم کهن ساسانیان، هیچکدام از شاهان این چند دهه پایانی پیش از تاج گذاری و بر تخت نشستن، به آتشکده شهر استخر نرفته بودند (به جز یزدگرد سوم خردسال) و نامی از موبدی مشهور در سندی و نوشته‌ای آورده  نشده است. بر خلاف ادعای معمول، از دیدگاه نگارنده این سطور، دور افتادن جامعه از نظام باوری استواری که در درازای چهار سده، کشور را آسیب ناپذیر ساخته بود و فاصله گرفتن جامعه ایرانی از ایدئولوژی ایرانی و تهی شدن از اعتقادات سنتی و ملی، راه را برای زوال روحی-روانی ایرانیان هموار نمود و ما را در آستانه یورش تازیان، بی‌پدافند و ناتوان ساخت. #سقوط_ساسانیان https://t.center/ketabkhaFFRF
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств