درنگ
برای اشک های پزشکیان!
سید عطاءالله مهاجرانی
قرار این بود که در باره درس ها و عبرت های سقوط های نُه گانه ای که در درنگ شنبه پیش نوشتم؛ مقاله ها را ادامه دهم. اما اشک های پزشکیان و واکنش هاو به ویژه واکنش منتقدان موجب شد. در این باره درنگی داشته باشم.
کلمنس مترنیخ (۱۸۵۹-۱۷۷۳) از مهمترین و تآثیرگذارترین شخصیت های سیاسی قرن نوزدهم اروپاست. سخن معروفی از او ضرب المثل شده است: « خداوند زبان را به سیاستمداران داد تا با آن بر خلاف قلبشان صحبت کنند.!» به همین خاطر گفته می شود، زبان دیپلمات ها و یا رهبران سیاسی زبان پلاستیکی است. زبانی که خون و عصب ندارد و شعله زندگی در ان نمی تابد و صداقت از آن نمی جوشد. حال در کشور ما رئیس جمهوری در ساحت مدیریت اجرائی کشور است؛ که سخن و سلوک و اندیشه و نیتش صادقانه است. پزشکیان در این ساحت نمونه ای نادر است. همسر او روانشاد دکتر فاطمه مجیدی پزشک فوق تخصص بیماری های زنان به همراه یکی از فرزندانشان در سانحه اتوموبیل ٣٠ سال پیش در گذشته است. پزشکیان هر سه فرزند را بزرگ کرده و عاطفه و محبت و عشق او نسبت به همسر مرحومش بیشتر و درخشنده تر شده است. به حدی که نتوانست سخنرانی خود را ادامه دهد و گفت: « سخن گفتن سخت است. همین است!» و از پشت تریبون کنار رفت. بر صندلیش نشست و راحت در فضای حس فقدان و فراق همسر و فرزندش زار زد. او به جای کلمه با اشک سخن گفت. به تعبیر امام صادق علیه السلام: كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ؛ لِيَرَوْا مِنْكُمُ اَلاِجْتِهَادَ وَ اَلصِّدْقَ وَ اَلْوَرَعَ . ( الکافی ج ۲ ص ۱۰۵)
با مردمان به غیر از زبان سخن بگوئید! یعنی با سلوک تان تا در شما صداقت و اجتهاد و تقوی را مشاهده کنند. دو صد گفته چون نیم کردار نیست! آگر پزشکیان یک ساعت هم در باره اهمیت خانواده و قوام و دوام آن و برافروختن شعله مهر در کانون خانواده سخن می گفت؛ اثرش مثل اثر اشک های روانش نبود. جامعه ما بیش از همیشه به تقویت عاطفه و محبت و استواری مبانی خانواده نیازمند است.
بدیهی است این حس و حال و هوا برای طایفه ای که نام زنشان را هم اجازه نمی دهند بر مزارش نقش شود. در اعلامیه درگذشت همسرشان به جای عکس طرح دایره یا ذوزنقه چاپ می کنند. و یا به دلیل کینه ای که از پزشکیان به دلیل شکستشان در انتخابات دارند. واکنش طبیعی، انسانی و تحسین برانگیز او را نه تنها نمی فهمند بلکه دستاویز طعنه قرار می دهند. چه باید گفت!؟
جامعه ما قساوت زده و خشونت زده است. شما به همین امار طلاق ها در کشور نگاه کنید. گفته اند در هر ساعت ۲۰ طلاق ثبت می شود و از هر هزار ازدواج ۳۱۸ مورد به طلاق می انجامد. بسیار خوب! اشک های پزشکیان به ما می گوید که پس از سى سال او همچنان گرم عاطفه سوزان و درخشنده عشق و محبت نسبت به همسرش بوده و هست. ایا این رفتار و این اشک ها جامعه را تلطیف نمی کند!؟جوانان را در خلوتشان به هوش نمی آورد. جان های ان ها را تکان نمی دهد!؟ به دختران ما و زنان جامعه ما امید و اعتماد نمی بخشد؟ به جامعه این پیام را نمی رساند که رئیس جمهور ایران با داشتن عالیترین مدارج دانشگاهی و علمی و تخصصی و در موقعیت ریاست جمهوری یک انسان به تمام معناست. فهمش برای شما دشوار است!؟
دل همچو سنگت ای دوست به اب چشم سعدی
عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی!
رحمت و رضوان بر شهید عزیز آیت الله مرتضی مطهری که گویی چنین ایامی و چنین مصادیقی را در خشت خام دیده بود:
« هر وقت و هر زمان که پیشوایان مذهبی مردم که مردم در هر حال آنها را نماینده واقعی مذهب تصور می کنند\- پوست پلنگ می پوشند و دندلن ببر نشانمی دهند و متوسل به تکفیر و تفسیق می شوند، مخصوصا هنگامی که اغراض خصوصی به این صورت در می آید؛ بزرگترین ضربت بر پیکر دین و مذهب به سود مادیگری وارد می شود.» ( مرتضی مطهری، مجموعه آثار، جلد ۱ ص ۴۹۲)
*
روزنامه اعتماد، شنبه ۱ دی ۱۴۰۳