.
مقاله تازه:
فَصاحت و عمودالشعر
نظریههایی در برابر دگرگونی زبان و فرهنگ
نظریۀ فصاحت در عمل، نگاهبان سنت ادبی و نظم دری در برابر تغییرات ناشی از نوگرایی بوده است. هر جا در تاریخ شعر فارسی، رویارویی تندی میان سنت و نوگرایی روی داده، همواره یک طرف نزاع، هواداران فصاحت بودهاند:
- قرن 6 : تقابل رشید وطواط با تشبیهات خیالی ازرقی هروی (حدائق السحر، ص 42)
- قرن 10: تقابل شاعران هرات با طرز بابا فغانی شیرازی (عرفات العاشقین)
- قرن 11: تقابل منیرلاهوری با اسلوب استعاره در سبک هندی (
کارنامۀ منیر لاهوری در نقد 4 شاعر: طالب آملی، عرفی، قدسی، زلالی)
- قرن 12: تقابل انجمن ادبی مشتاق با سبک هندی
- قرن 14: تقابل محمدتقی بهار با تقی رفعت و نوگرایان مشروطه
- قرن 14: رویارویی حمیدی شیرازی با نیمایوشیج و شعر نو
- قرن14: رویارویی شفیعی کدکنی با شعر سپید، شعر حجم، و زبانیت
رویکردهای پسانوگرایِ شعر فارسی امروز عمدتاً موضعی رویاروی فصاحت دارند؛ اساس کار خود را بر مواجهه با عمودالشعر استوار کردهاند و برای براندازی عمودالشعر و سنتهای ادبی فارسی چونان ماشین جنگی وارد عمل شدهاند. (نقل از متن مقاله)
@karvandparsi