۱۵ تا ۲۲ اسفندماه در تقویم ما به عنوان «هفته منابع طبیعی» نامگذاری شدهاست. نخستین روز این هفته یعنی ۱۵ اسفند «روز درختکاری» است. به بهانهی این هفته و این روز مروری میکنیم بر یادداشت رخشان بنیاعتماد بر دو فیلم «
همهی
درختان من» و «یک ساعت از یک عمر».
«
همهی
درختان من» در مورد «مهلقا ملاح» کهنسالترین فعال محیطزیست و مؤسس اولین سازمان مردمنهاد مربوط به محیطزیست در ایران است و فیلم «یک ساعت از یک عمر» دربارهی «اسکندر فیروز»، بنیانگذار سازمان حفاظت از محیطزیست که او را پدر محیطزیست ایران مینامند. این فیلم نشست و گفتوگوی چندساعته سه نفر از فعالان محیطزیست با او، تاریخ شفاهی و نگاه گذرایی است به یکعمر تجربه و دغدغههای وطنپرستانه اسکندر فیروز.
«سال ۱۳۹۳ تصمیم به ساخت فیلمی درباره محیطزیست و بحرانهای آلودگی هوای تهران گرفتم و پژوهش آن را با جمعی از همکاران و فعالان محیطزیست شروع کردم. در نیمه راه، اشتیاق سازمانی که به ضرورت انجام این کار بیشاز ما معتقد بود و پیشنهاد و قول حمایت مالی از ساخت فیلم از جانب خودشان مطرح شدهبود، به فراموشی سپرده شد و دیگر نه تماسی برقرار شد و نه اثر و ثمری ...
در زمان پژوهش فیلم و بنا بر ضرورت، بخشهایی از فیلم که مربوط به دو شخصیت ماندگار در عرصه محیطزیست بود فیلمبرداری شده بود: گفتوگو با "اسکندر فیروز" بنیانگذار سازمان محیطزیست و "مهلقا ملاح" بانوی همیشهسبز عرصه محیطزیست.
با توقف ساخت پروژه، حجمی از یادگار تصویری و گفتههای ارزشمند این دو بزرگوار برایمان باقیمانده بود که طبیعتاً برای ساخت فیلم موردنظر کفایت نمیکرد، ولی دارای چنان اهمیتی بود که نمیشد به آنها بیاعتنا بود و در آرشیو محبوسشان کرد. در مورد "اسکندر فیروز" زمانی اقدام به فیلمبرداری کردیم که تقریباً از ساخته نشدن فیلم اصلی مطمئن بودیم و توقعمان را در حد تاریخ شفاهی_تصویری تقلیل دادیم؛ چراکه تأثیرگذاری او در بهوجود آوردن فرهنگ توجه به محیطزیست در این سرزمین آنقدر بااهمیت هست که حتی ثبت یک نشست چندساعته با او غنیمتی باشد برای همعصران و آیندگان.
هرچند که فیلم اصلی ساخته نشد، اما هر آنچه برای آمادهسازی این دو مستند انجام دادیم هیچ کمتر از فیلمی که ساخته نشد، نبود. مجتبا میرتهماسب و یک گروه حرفهای مسئولانه پای اتمام کار ایستادند و غلامرضا کاظمیدینان به یاریمان آمد.
اگر این دو فیلم به لحاظ کارنامه کاریام آثار شاخصی بهحساب نیایند، اما ازجمله فیلمهایی هستند که از به ثمر رسیدن و نمایششان بسیار مفتخر و خوشحالم. خوشحال از روزی که "مهلقا ملاح" برای دیدن اولین نسخه فیلم، صورتش را به صفحهنمایش کامپیوتر چسبانده بود و یادگار سالها تلاش خود را با چشمان کمنورش در فیلم میدید و هرازگاهی نفسی عمیق از سر رضایت میکشید. و روزی دیگر که "اسکندر فیروز" بعد از رونمایی فیلم در خانه سینما در برابر ادای احترام بینندگان فیلم که دقایقی طولانی برایش دست میزدند با چشمان نمزده، غم ناسپاسی روا شده بر خود را برای لحظاتی فراموش کرد.
و حالا که به نتیجه کار فکر میکنم، چه رضایتی باارزشتر از این میتوانم از ساخت این دو فیلم داشته باشم!
رخشان بنیاعتماد»
خوشحال از روزی که "مهلقا ملاح" برای دیدن اولین نسخه فیلم، صورتش را به صفحهنمایش کامپیوتر چسبانده بود و یادگار سالها تلاش خود را با چشمان کمنورش در فیلم میدید و هرازگاهی نفسی عمیق از سر رضایت میکشید. و روزی دیگر که "اسکندر فیروز" بعد از رونمایی فیلم در خانه سینما در برابر ادای احترام بینندگان فیلم که دقایقی طولانی برایش دست میزدند با چشمان نمزده، غم ناسپاسی روا شده بر خود را برای لحظاتی فراموش کرد.
و حالا که به نتیجه کار فکر میکنم، چه رضایتی باارزشتر از این میتوانم از ساخت این دو فیلم داشته باشم!
رخشان بنیاعتماد»
ناشر نسخهی DVD این دو فیلم مرکز موسیقی بتهوون است و از طریق این شماره تلفن قابل تهیه است:
٨٨٨١٣۵٧٧
نمایش آنلاین (داخل ایران) از طریق سایت قانونی فیلیمو
filimo.com نمایش آنلاین (خارج از کشور) از طریق
سایت قانونی
imvbox.com#کارستان #کارافیلم #یک_ساعت_از_یک_عمر #همه_درختان_من #مهلقا_ملاح #اسکندر_فیروز #هفته_منابع_طبیعی #روز_درختکاری #رخشان_بنی_اعتماد #مجتبامیرتهماسب🌱 @KARESTANFILM