اووِرتور (به فرانسوی: Ouverture) قطعهای سازی است که بهعنوان مقدمه برای اپرا، اوراتوریو، باله و سایر آثار دراماتیک یا بهعنوان یک قطعهٔ مستقل اجرا میشود و معمولاً شامل نغمههای اصلی آن اثر است. این قطعه در اجراهای نمایشی، زمانی که هنوز پردهٔ نمایش بالا نرفتهاست، توسط ارکستر اجرا میشود.
استراوینسکی دوران کودکی را در سنپترزبورگ سپری کرد. پدرش، فئودور استراوینسکی، خوانندۀ باس در اپرای سلطنتی سنپترزبورگ و مادرش، آنا خولودفسکی، نوازندۀ پیانو بود. او در دانشگاه با ولادیمیر، پسر ریمسکی-کورساکف، آشنا شد. ایگور پس از یک سفر به آلمان فرصت یافت به بهانه دیدار دوستش، آهنگساز مشهور را ملاقات کند و تعدادی از آثارش را برایش اجرا کند. اگر چه آثارش به مذاق آهنگساز کهنهکار خوش نیامد، اما استراوینسکی را تشویق کرد که برای یادگیری هارمونی و کنترپوآن بهطور خصوصی تحصیل کند. نیکولای ریمسکی-کورساکوف مربی استراوینسکی شد و تنظیم و ارکستراسیون را به او آموزش داد. "پرستش بهار" معروفترین اثر او بود که جنجال بزرگی در دنیای موسیقی به راه انداخت؛ چون تا به آن روز هیچکس کاری شبیه به آن را نشنیده بود و همین امر، او را به نگین افتخار موسیقی مدرن تبدیل کرد. او تأثیر قابل توجهی در چگونگی درک ریتم و تنظیم بر آهنگسازان بعد از خود داشت.
پیوتر ایلیچ چایکوفسکی (زادهٔ ۷ مه ۱۸۴۰ در وتکینسک - درگذشته ۶ نوامبر ۱۸۹۳ در سنپترزبورگ) از آهنگسازان سرشناس روسی دوره رمانتیک بود. آثار متعددی از او از جمله چندین سمفونی، کنسرواتور، اپرا، باله و موسیقی مجلسی به جای ماندهاست و از آثار معروفش میتوان به سمفونی شماره ۴، سمفونی شماره ۵ و سمفونی شماره ۶، باله دریاچه قو، زیبای خفته و فندقشکن، کنسرتو پیانو شماره ۱، کنسرتو ویولن، اورتور فانتزی رومئو و ژولیت، اورتور۱۸۱۲ و اپرای یوگنی آنگین اشاره کرد. او اولین آهنگساز روس بود که تأثیری تاریخی و بینالمللی در جهان داشت و با حضور خود به عنوان رهبر ارکستر مهمان در اروپا و آمریکا آن را تقویت کرد. او عناصر ملی و جهانی را در هم آمیخت تا موسیقی بسیار شخصی و سودایی خود را بسازد. موسیقی او سراسر دربردارنده هارمونیهایی زیبا است که مانند حرکتهای باله آکنده از انعطاف و جهش هستند. او در آثارش هارمونی را چندین بار تکرار میکند و هر از گاهی با استفاده از دینامیک قویتر و ارکستراسیون حجیمتر، بیانی درونگرایانه و شاعرانه را به بانگی بلند و پرتوان تبدیل میکند.
🔸 به مناسبت زادروز "هربرت فون کارایان" - متولد ۵ آوریل ۱۹۰۸ - درگذشته ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۹ - رهبر ارکستر مشهور اتریشی
در آگهی درگذشت کارایان در نیویورک تایمز از او با عنوان مشهورترین رهبر ارکستر جهان و قدرتمندترین چهره در موسیقی کلاسیک نام برده شده و او را در بالاترین ردهٔ رهبران ارکستر قرن بیستم قرار دادهاند. کارایان ارکستر فیلارمونیک برلین را به مدت ۳۵ سال رهبری کرد. او از آن دسته رهبرانی بود که به دقیق بودن اجرای یک اثر بسیار اعتقاد داشت و میتوان گفت دقت و واقعگرایی توسکانینی را با دست و دلبازی فورتونگلر به هم میآمیخت. او از قدرت حافظهٔ فوقالعادهای برخوردار بود و اکثراً آثار را بدون استفاده از پارتیتور رهبری میکرد و معتقد بود که برای اجرای گویا و زیبا، باید نوشته را فراموش کرد؛ زیرا لحظهای که نتها را ببینید، از موسیقی فاصله میگیرید. شاید به همین دلیل بود که کارایان اکثراً با چشم بسته رهبری میکرد. کارایان به فناوری ضبط کمال توجه را نشان میداد و با شرکتهای مختلفی برای ضبطهای صوتی و تصویری آثار آهنگسازانی مانند بتهوون و چایکوفسکی فعالیت میکرد.
یوهانس برامس (۷ مه ۱۸۳۳ - ۳ آوریل ۱۸۹۷) پیانیست، رهبر ارکستر و آهنگساز آلمانی در دوره رمانتیک بود. برامس در شهر هامبورگ متولد شد. وی بیشتر زندگی حرفهای خود را در وین گذراند. شهرت و مقام برامس به حدی است که گاهی اوقات او را با باخ و بتهوون به عنوان سه آهنگساز بزرگ (the Three Bs) گروه بندی میکنند. برامس آثار متنوعی برای ارکستر سمفونیک، ارکستر مجلسی، پیانو، ارگ، گروه کر و آواز آهنگسازی کرد. وی که پیانیستی چیرهدست بود، بسیاری از آثار را خودش برای اولین بار به اجرا گذاشت. برامس پیرو سبک بتهوون و ستایشگر باخ بود و آثارش ادامه موسیقی دوره کلاسیک و رمانتیک شناخته میشود. آثار او شامل ۴ سمفونی، ۲ کنسرتو پیانو، کنسرتو ویولن، دوبل کنسرتو برای ویولن و ویولنسل، اورتور تراژیک،۲ سرناد، اورتور جشنواره آکادمی، رکوئیم آلمانی، ۳ کوارتت زهی، ۲ کوئینتت زهی، ۱ کوئینتت کلارینت، ۱ تریو کلارینت، ۱ تریو هورن،۱ کوئینتت پیانو، ۳ کوارتت پیانو، ۴ تریو پیانو، ۳ سونات ویولن، ۲ سونات کلارینت، ۳ سونات پیانو، راپسودیها، فانتزیها، والسها، رقصهای مجار و بیش از ۲۰۰ لید میباشد.
لودویگ فان بتهوون پیانیست، آهنگساز و رهبر ارکستر آلمانی در ۱۷ دسامبر سال ۱۷۷۰ در شهر بن چشم به جهان گشود. یکی از مسائلی که در خصوص زندگی شخصی بتهوون مطرح میشود، ناشنوایی اوست؛ بتهوون در سال ۱۷۹۶ زمانی که تنها ۲۶ سال داشت به کمشنوایی دچار شد. در آغاز او از تینیتوس رنج میبرد و برای عیان نشدن کمشنوایی از گفتوگو در جمع اجتناب میکرد. در اوایل بیماری از سمعکی استفاده میکرد که به وسیله نوار سری که میبست مخفی میشد و دستهایش را برای کارهایش آزاد میگذاشت. اما در ۴۴ سالگی بتهوون کاملا ناشنوا شده بود. جالب است که بتهوون تا سال ۱۷۹۶ تنها سه قطعه تریو و سه سونات ساخته بود و بقیه آثار مهم خود را از سال ۱۸۰۰ به بعد و در سالهای ناشنوایی خود ساختهاست. بتهوون در ۲۶ مارس ۱۸۲۷ پس از تحمل یک دوره بیماری در ۵۶ سالگی چشم از جهان فروبست.