بخشی از مقدمه کتاب افسانه های مردم سیرجان: صفحات این کتاب چیزی نیستند جز دهانهای روایتگر مردان و زنان کهن سرزمینم که آخرین افسانه ها را از جمجمه های خویش به زمین می گذارند تا پس از قرنها، کلمه شوند. در واقع، راویان امروزی این کتاب، دهن به روایتِ راوایانِ قرنها خفته در خاک سیرجان، باز کرده اند تا شاید شمه ای از آن قصههای شفاهی برجای بماند...