خبر «خودکشی اعتراضی» کیانوش سنجری، روزنامهنگار و فعال سیاسی
کیانوش سنجری، روزنامهنگار و فعال سیاسی اقدام به «خودکشیِ اعتراضی» کرد. کیانوش سنجری روز ۲۳ آبان با انتشار متنی در شبکهی اجتماعی «ایکس» ضمن درخواست آزادی برخی زندانیان سیاسی اعلام کرد که اگر این زندانیان «تا ساعت ۷ عصر» آزاد نشوند، به زندگی خود پایان میدهد. سنجری همچنین در آخرین نوشتهی حساب «ایکس» خود از آزادی بیان دفاع کرده و چنین نوشته است: «هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانی است. زندگی من پس از این توییت به پایان خواهد رسید اما فراموش نکنیم که ما برای عشق به زندگی جان داده و میدهیم، و نه مرگ». گفتنی است که کیانوش سنجری در سالهای گذشته چندین بار بازداشت و زندانی شده بود؛ از جمله در سال ۹۶ که به ۵ سال حبس تعزیری، ۶ سال حبس تعلیقی و ۲ سال ممنوعالخروجی محکوم شد، و نیز آبان ۱۴۰۱ که در جریان موج بازداشتهای جنبش آزادیخواهانهی مردم ایران، پس از احضار به دادسرای اوین بازداشت شد.
گزارش آزادی بیان در هفتهای که گذشت(۱۱ تا ۱۷ آبان ۱۴۰۳)
* بند اول منشور کانون نویسندگان ایران: آزادی اندیشه و بیان و نشر در همهی عرصههای حیات فردی و اجتماعی بیهیچ حصر و استثنا حقِ همگان است. این حق در انحصار هیچ فرد، گروه یا نهادی نیست و هیچکس را نمیتوان از آن محروم کرد.
مهدی بهمن نویسنده و نگارگر محبوس در زندان اوین در اعتراض به جلوگیری از مرخصی و «آزادی مشروط» دست به اعتصاب غذا زد. در خبرها آمده که بهمن از روز ۱۶ آبان ماه دست به «اعتصاب غذای خشک» زده و طی نامهای به مسئولان زندان اعلام کرده که در صورت عدم رسیدگی و پاسخگویی به خواستههایش «با دوختن لبهای خود اعتصاب غذای تر خواهد کرد». این نویسنده مدتهاست که از بیماریهایی چون عارضهی قلبی، مشکلات معده و دردهای مزمن زانو و کمر رنج میبرد. پیش از این مهدی بهمن در روز ۴ تیرماه ۱۴۰۳ به دلیل وضعیت نامساعد جسمی به بیمارستان منتقل اما پس از ۲۴ ساعت مجددا به زندان بازگردانده شد. بر اساس گزارشهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی او اکنون در قرنطینهی زندان اوین به سر میبرد، به داروهایش دسترسی ندارد و شرایط وخیمی را از سر میگذراند. بهمن در خلال جنبش آزادیخواهانهی سال ۱۴۰۱ با یورش نیروهای امنیتی به خانهاش در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او بخشی از زمان بازداشت را در سلول انفرادی گذرانده و به گفتهی نزدیکانش در چندین نوبت از دسترسی به داروهای مورد نیازش محروم مانده است.
گزارش آزادی بیان در هفتهای که گذشت(۴ تا ۱۰ آبان ۱۴۰۳) * بند اول منشور کانون نویسندگان ایران: آزادی اندیشه و بیان و نشر در همهی عرصههای حیات فردی و اجتماعی بیهیچ حصر و استثنا حقِ همگان است. این حق در انحصار هیچ فرد، گروه یا نهادی نیست و هیچکس را نمیتوان از آن محروم کرد.
سروناز احمدی، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، عصر امروز برای پیگیری روند درمان خود برای سه روز به مرخصی آمد. سروناز ۱۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او در نهایت از بابت اتهامهای «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» به ۳ سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد. سروناز قریب به ۱۸ ماه از حکم حبس خود را گذرانده و مبتلا به بیماری صرع است. با این حال مسئولان زندان تا کنون با مرخصی و آزادی مشروط او موافقت نکرده بودند و حکم این مرخصی سه روزه با تاخیر و تعلل بسیار صادر شده است. این عضو کانون نویسندگان ایران پیشتر در اعتراض به ممانعت از مرخصی درمانی، دست به «اعتصاب دارو» زده بود. سروناز مرداد ماه ۱۴۰۳ در پی حملهی نیروهای گارد زندان به اعتراض زنان زندانی سیاسی دچار «حملهی عصبی، تشنج و انقباض شدید عضلانی» شد و پزشکان معالج، اضطراب و احتمال حملهی عصبی مجدد برای او را خطرناک تشخیص دادند. بیتردید با چنین شرایطی ادامهی حبس سروناز احمدی، سلامتی او را در معرض آسیبهای جدی قرار خواهد داد.
گزارش آزادی بیان در هفتهای که گذشت (۲۷ مهر تا ۴ آبان ۱۴۰۳)
* بند اول منشور کانون نویسندگان ایران: آزادی اندیشه و بیان و نشر در همهی عرصههای حیات فردی و اجتماعی بیهیچ حصر و استثنا حقِ همگان است. این حق در انحصار هیچ فرد، گروه یا نهادی نیست و هیچکس را نمیتوان از آن محروم کرد.
گزارش آزادی بیان در هفتهای که گذشت (۲۰ تا ۲۶ مهر ۱۴۰۳)
* بند اول منشور کانون نویسندگان ایران: آزادی اندیشه و بیان و نشر در همهی عرصههای حیات فردی و اجتماعی بیهیچ حصر و استثنا حقِ همگان است. این حق در انحصار هیچ فرد، گروه یا نهادی نیست و هیچکس را نمیتوان از آن محروم کرد.
به گفتهی خبرگزاریها، مهسا بدیعی روز ۲۲ مهر ماه ۱۴۰۳ پس از مراجعه به شعبهی اجرای احکام دادگاه انقلاب رشت، بازداشت و برای اجرای حکم به زندان لاکان رشت منتقل شده است. بدیعی با دو اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و «فعالیت آموزشی و تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام» در دادگاه انقلاب رشت محاکمه و جهت سپری کردن دوران محکومیت ۳ سال و ۶ ماه حبس به زندان لاکان رشت منتقل شد. مهسا بدیعی در صفحهی اینستاگرام خود به معرفی کتاب و کتابخوانی میپرداخته و این صفحه نیز مسدود شده است. در خبرها آمده که «در حکم صادره علیه او وجود برخی کتابها در خانهاش را به عنوان ادلهی اثبات جرم محسوب کردهاند».
دوم شهریور سال جاری کمیسیون فرهنگی کانون نویسندگان ایران با یاد سیمین بهبهانی مراسمی با عنوان عصر شعر برگزار کرد. شاعران بسیاری در این برنامه شرکت کردند. «نمای آزاد»، بخش تصویری کانون، ویدیویی مجمل از فیلم این مراسم تهیه کرده است که میتوانید در این نشانی تماشا کنید:
گزارش آزادی بیان در هفتهای که گذشت( ۱۳ تا ۱۹ مهر ۱۴۰۳) * بند اول منشور کانون نویسندگان ایران: آزادی اندیشه و بیان و نشر در همهی عرصههای حیات فردی و اجتماعی بیهیچ حصر و استثنا حقِ همگان است. این حق در انحصار هیچ فرد، گروه یا نهادی نیست و هیچکس را نمیتوان از آن محروم کرد.
گزارش آزادی بیان در هفتهای که گذشت( ۶ تا ۱۲ مهر ۱۴۰۳)
* بند اول منشور کانون نویسندگان ایران: آزادی اندیشه و بیان و نشر در همهی عرصههای حیات فردی و اجتماعی بیهیچ حصر و استثنا حقِ همگان است. این حق در انحصار هیچ فرد، گروه یا نهادی نیست و هیچکس را نمیتوان از آن محروم کرد.
خبر احضار احمد درخشان، نویسنده و معلم، به دادگاه انقلاب کرج
احمد درخشان، نویسنده و معلم، به شعبهی ۱۳ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب کرج احضار شده است. درخشان با انتشار برگهی احضاریه در حساب کاربری «اینستاگرام» خود نوشته است که دو هفته پیش نیز برای رسیدگی به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی و انتشار اکاذیب از طریق رایانه» مورد بازجویی قرار گرفته است و اکنون برای دفاع از این اتهامات انتسابی باید در دادسرا حاضر شود. احمد درخشان داستاننویس است و از جمله آثار او میتوان به «تغییر مسیر باد غدغن است» و «مهمانی» اشاره کرد. قریب به یک ماه پیش سخنگوی «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان» ضمن اشاره به تداوم فشارها بر معلمان و فرهنگیان اعلام کرده بود که در فاصلهی میان سال ۱۴۰۱ تا پایان ۱۴۰۲ «دستکم ۸۰ معلم از رتبهبندی محروم شدهاند. ۱۳ تن از معلمان اخراج و یا بازخرید، ۲۳ تن انفصال از خدمت، ۳۲ معلم دچار تقلیل گروه و ۳ تن بازنشستگی اجباری دریافت کردهاند.»
فریدون تنکابنی (۱۳۱۶- ۱۴۰۳) داستاننویس و طنزپرداز و از اعضای هیئت مؤسس کانون نویسندگان ایران روز شنبه هفتم مهرماه در آلمان درگذشت. نخستین داستان تنکابنی «مردی در قفس» در آغاز دههی چهل به چاپ رسید پس از آن در دوران همکاری با نشریات بیشتر به طنز سیاسی گرایش پیدا کرد و یکی از همین دست آثار، «یادداشتهای شهر شلوغ»، در سال ۱۳۴۸ به بازداشت و حبس او انجامید. از دیگر آثار تنکابنی میتوان به «اسیر خاک»، «پیاده شطرنج»، «پول، تنها ارزش و معیار ارزشها»، «راهرفتن روی ریل»، «اندوه سترونبودن» و «جمهوری عوضی اسلامی» اشاره کرد. تنکابنی تا سال ۱۳۵۸ عضو کانون نویسندگان ایران بود. در سال ۱۳۵۹ همراه با شماری دیگر از اهل قلم «شورای نویسندگان و هنرمندان» را بنیاد نهاد؛ اما در سال ۱۳۶۲ با راه افتادن موجی دیگر از دستگیریها ناچار تن به تبعید داد، در شهر کلن آلمان اقامت گزید و سرانجام پس از تحمل دورهای بیماری در خانهی سالمندان این شهر درگذشت.