به مجلس وارد شدند . از آن طرف نيز ، چون موضوع تحقيق در اطراف يك دين جديد مطرح بود ، نجاشی دستور داد كه عدهای از علماء مذهب رسمی آن وقت حبشه كه ، مذهب مسيح بود ، در مجلس حاضر باشند . عده زيادی از " اسقف " ها با تشريفات مخصوصی شركت كردند . جلو هر كدام ، يك كتاب مقدس گذاشته شد . مقامات دولتی نيز هر يك در جای مخصوص خود قرار گرفتند . تشريفات سلطنتی و تشريفات مذهبی دست به دست يكديگر داده ، شكوه و جلال خاصی به مجلس داده بود . خود نجاشی در صدر مجلس نشسته بود ، و ديگران هر كدام ، به ترتيب درجات ، در جای خود قرار گرفته بودند . هر بينندهای بیاختيار در مقابل
آن همه عظمت و تشريفات خاضع میشد . مسلمانان كه ايمان و اعتقاد به اسلام وقار و متانت خاصی به آنان داده بود ، و خود را " خشت زير سر و بر تارك هفت اختر پای " میديدند ، باطمأنينه و آرامش و وقار وارد آن مجلس با عظمت شدند .
#جعفر بن ابيطالب ، در جلو و سايرين به دنبال او ، يكی پس از ديگری وارد شدند . ولی مثل اينكه هيچ توجهی به آن همه
#جلال و شكوه ندارند . بالاتر از همه اينكه ، رعايت ادب معمول زمان را نسبت به مقام سلطنت ، كه اظهار خاكساری و به خاك بوسه زدن است ، نكردند . وارد شدند و
#سلام كردند . اين جريان كه به منزله اهانتی تلقی میشد ، مورد اعتراض قرار گرفت ، اما آنها فورا جواب دادند : " دين ما كه به خاطر آن به اينجا پناه آوردهايم ، به ما اجازه نمیدهد در مقابل غير خدای يگانه اظهار خاكساری كنيم " . ديدن آن عمل و شنيدن اين سخن ، در توجيه آن عمل ، رعبی در دلها انداخت ، و هيبت و عظمت و شخصيت عجيبی به مسلمانان داد ، كه
ساير عظمتها و جلالهای مجلس همه تحت الشعاع قرار گرفت . نجاشی شخصا عهده دار بازپرسی از آنها شد ، پرسيد : " اين دين جديد شما ، چه دينی است كه هم با دين قبلی خود شما متمايز است و هم با دين ما ؟ " رياست و زعامت مسلمانان در حبشه ، با
#جعفر بن ابيطالب برادر بزرگتر
#اميرالمؤمنين علی - عليهالسلام - بود و قرار براين بود كه او ، عهده دار توضيحات و جوابده سؤالات باشد . جعفر گفت : " ما مردمی بوديم كه در نادانی به سر میبرديم ، بت میپرستيديم ، مردار میخورديم ، مرتكب فحشاء میشديم ،
#قطع رحم میكرديم ، به
#همسايگان بدی میكرديم ، اقويای ما ضعفای ما را میخوردند ، در چنين حالتی به سر میبرديم كه خداوند پيغمبری به سوی ما مبعوث فرمود كه نسب و پاكدامنی او را كاملا میشناسيم . او ما را به توحيد و عبادت خدای يكتا خواند ، و از پرستش بتها و سنگها و چوبها بازداشت . ما را فرمان داد به راستی در گفتار ،
و اداء
#امانت ، و# صله رحم ، و خوش همسايگی ، و احترام نفوس . ما را نهی كرد از ارتكاب
#فحشاء ، و سخن باطل ، و خوردن مال يتيم ، و متهم ساختن
#زنان پاكدامن . ما را فرمان داد به شريك نگرفتن در عبادت برای خدا و به نماز و
#زكات و روزه و . . . . " ما هم به او ايمان آورديم ، و او را تصديق كرديم ، و از اين دستورها كه بر شمرديم پيروی كرديم ، ولی قوم ما ، ما را مورد تعرض قرار دادند و به ما پيچيدند كه ، اين دستورها را رها كنيم و برگرديم به
#بت پرستی و همان وضعی كه در سابق داشتيم ، باز برگرديم به بت پرستی و همان پستيها كه داشتيم . و چون امتناع كرديم ، ما را عذاب كردند و تحت
#شكنجه قرار دادند . اين بود كه ما آنجا را رها كرديم و به كشور شما آمديم ، و اميدواريم كه در اينجا قرين امن باشيم " . سخن جعفر كه به اينجا رسيد ،# نجاشی گفت : " از آن كلماتی كه
#پيغمبر شما میگويد وحی است و از جهان ديگر به سوی او آمده ، چيزی حفظ هستی ؟ "
جعفر " بلی " . نجاشی " مقداری بخوان " . جعفر با در نظر گرفتن وضع مجلس ، كه همه مسيحی مذهب بودند و خود پادشاه هم شخصا مسيحی بود ، و " اسقف " ها همه كتاب مقدس
#انجيل را جلو گذاشته بودند ، و مجلس از احساسات مسيحيت موج میزد ،# سوره مباركه مريم را كه مربوط به مريم و عيسی و
#يحيی و
#زكرياست آغاز كرد ، و آيات آن سوره را ، كه فاصلههای كوتاه و خاتمههای يك نواخت آنها ، آهنگ مخصوصی پديد میآورد ، با طمأنينه و استحكام خواند . جعفر ضمنا خواست با خواندن اين آيات منطق معتدل و صحيح قرآن را درباره عيسی و مريم برای
#مسيحيان بيان كند ، و بفهماند كه# قرآن در عين اينكه عيسی و مريم را به منتها درجه تقديس میكند ، آنها را از حريم الوهيت دور نگاه میدارد . مجلس وضع عجيبی به خود گرفت ، اشكها همه برگونهها جاری شد . نجاشی گفت : " به خدا حقيقت آنچه عيسی گفته همينهاست ، اين سخنان و سخنان# عيسی از
يك ريشه است " . بعد رو كرد به نمايندگان
#قريش و گفت : " برويد دنبال كارتان ، هدايای آنها را هم به خودشان رد كرد " . نجاشی بعدا رسما
#مسلمان شد ، و در سال نهم هجری از دنيا رفت .# رسول اكرم از دور بر جنازهاش نماز خواند ( 1 ) .
پاورقی : . 1 سيره ابن هشام ، جلد 1 ، صفحات 321 - 338 ، و شرح
#ابن