سیراک ملکنیان، نقاش و طراح جلدهای بنگاه ترجمه و نشر کتاب، درگذشت
سیراک ملکنیان، نقاش معاصر، در ۹۳ سالگی، در تورنتو درگذشت
./ ایسنا
ملکنیان از اولین همراهان احسان یارشاطر در بنگاه ترجمه و نشر کتاب بود و طراحی کتابهای این نشر را در دههٔ ۱۳۳۰ به عهده داشت. او دربارهٔ طراحی جلدهای بنگاه گفته است:
«آن زمان دکتر یارشاطر شخصیت بزرگی بود. استاد زبان و ادبیات فارسی بود و در رشتهٔ ایرانشناسی نامی داشت. در نمایشگاه استتیک تهران، برای نخستین بار او را دیدم و پیشنهاد همکاری در بنگاه ترجمه را به من داد چندی گذشت و من در دومین بینال بینالمللی تهران برندهٔ جایزهٔ سلطنتی شدم و خودم را بهعنوان نقاش در فضای هنری جا انداختم. بعد از آن جایزه، دکتر یارشاطر پیشنهادش را جدیتر با من در میان گذاشت و من پذیرفتم و به بنگاه ترجمه و نشر کتاب رفتم. کار من طراحی و تزیین کتابها بود، از طراحی جلد گرفته تا طرحهای داخل کتاب و صفحهآرایی آنها. تا آن زمان نشرها چندان به جلد کتابهایشان توجه نمیکردند. معمولاً یا یک نقاشی روی جلد قرار میگرفت یا روی صفحهٔ تکرنگ با فونت نستعلیق و نسخ نام کتاب و نویسنده و مترجم نقش میبست. در بنگاه ترجمه بود که برای اولین بار به شکل جدی به قضیهٔ جلد کتاب پرداخته شد. در ابتدا برای چند کتاب اول یک طرح زدم، همان طرح خطهای موازی در بالا و پایین. بعد که مجموعههای دیگر نیز در بنگاه تعریف شد، برای هر یک اونیفرم جدیدی طراحی کردم. مثلاً برای مجموعهٔ کودک و نوجوان طرحی از یک پسربچه و دختربچه که بر لبهٔ پنجرهای نشستهاند و کتاب میخوانند طراحی کردم. نوآوری دیگر ما در طراحی جلد طراحی فونت برای نام کتابها بود. آن زمان طراحی فونت فارسی را هندسی کردیم و از عادت معمول برای استفاده از فونت نسخ و نستعلیق عبور کردیم. سپس یارشاطر پیشنهاد داد که چه خوب است روی جلد هر کتاب شرح مختصری از کتاب و احوال نویسنده و مترجم آن بیاید. برای این من احتیاج به فضایی روی جلد داشتم. تصمیم گرفتم که کتابها همه روپوشی داشته باشند که روی جلدِ مقوایی بیاید چنین روپوشی دو فضای مناسب به دست میداد، یکی در داخل جلد در طرف راست برای شرح حال مولف و یکی در داخل جلد طرف چپ برای شرح حال مترجم. بدین ترتیب، بنگاه اولین ناشری بود که اونیفورم درست کرد. تا آن زمان چنین کاری در نشر ایران نشده بود. همکاری من با بنگاه سه سال به طول انجامید تا اینکه برای ادامهٔ تحصیلات به ایتالیا رفتم. طی این سه سال کمکم من دیگر یک کارمند معمولی در بنگاه نبودم، بلکه یکی از دوستان یارشاطر به شمار میرفتم. روشنفکران بسیاری به بنگاه میآمدند و میرفتند اما یارشاطر تنهایی خاص خودش را داشت.»
▪️از گفتوگوی ملکنیان با مجلهٔ
اندیشهٔ پویا، آبان ۱۳۹۷
#خبر #کتابندگان
@kaaghaz