ریشههای خشونت در جامعهاگر اهل فرهنگ، رسانه و اهالی علوم انسانی جدی به بازی گرفته نشوند آینده بسی بدتر و تلخ تر خواهد بود
محمدرضا زمردیانروزنامه نگار و فعال فرهنگی، اجتماعى
همسرکشی، فرزند کشی، خودکشی و قتل خبرهای دردناکی بودند که مثل پُتک بر نورونهای عصبی جامعه وارد شدند.
خانم خبرنگاری که به دست همسر کشته شد و قاتل به تلاشش برای قتل فرزند و خودکشی اعتراف کرد. وکیلی که همسر و یک فرزند خودرا کشت و سپس خودکشی کرد... دختری که در اهواز خودکشی کرد و مردی که در یاسوج، پزشک قلب را کاردآجین کرد! همه طی چند روز...
دورکیم در اثر ماندگارش به نام خودکشی دو عامل مهم را در ایجاد این پدیده موثر میداند: انسجام اجتماعی و نظم اجتماعی که اتفاقا هر دو در بحرانهای اقتصادی بیش از پیش بروز میکند.
اگر تک ساحتی به موضوع ننگریم و اقتصاد و فضای حاکم بر زندگی و معیشت را عامل تک علتی ندانیم بیشک دو عنصر طرح شده در نظریه دورکیم مهم است.
جایی که سالهاست دستگاههای فرهنگی و جامعهپذیر کننده کشور با فاصله گرفتن از اجتماع و بهجای تاکید و تامل بر ترویج الگوهای درست زندگی، هنجارها و ارزشهای مهم اجتماعی و استفاده از فرهنگ غنی کشور صرفا بر رفتار های سیاسی، پرخاشگری های غیر لازم و بگیر و ببندهای ناشی از منافع جناحی دلخوش کردهاند و فرهنگ و جامعه پذیری را رها بر بستر فیلترینگ و محدود سازی مخاطبان با رواج لمپنیسم سیاسی نسخه پیجیدهاند.
مسئولان فرهنگی، اجتماعی و رسانهای کشور که بازیچه سیاستبازی شدهاند در کنار عاملان سیاسی دخیل در این تکه تلخ پازل اجتماعی هستند. اگر فرهنگ، اهل فرهنگ، رسانه و اهالی علوم انسانی جدی به بازی گرفته نشوند آینده بسی بدتر و تلخ تر خواهد بود.
مدیران دستگاههای آموزشی، رسانهای و فرهنگی کشور باید مولف و از خانواده مورد قبول این حوزه باشند تا بلکه به جای تجویز نسخههای آزموده نشده ذهنی عدهای قلیل بر ارزشهای واقعگرایانه و قابل ترویج تکیه کنند.
شاید این عناصر چون ملاتی به انسجام اجتماعی و مهارتهای زندگی جمعی کمک نمایند.
جامعه در گذر اقتصاد از کوچه فرهنگ میگذرد و این مسیر بایدها و نبایدهای خود را میطلبد. حال فرهنگ خوب نباشد یعنی حال جامعه، حال اقتصاد و حال سیاست خوب نخواهد شد
@JournalistsClub1