بی‌قرارِ رو راست مجید رضاییان استاد دانشگاه چقدر باهاش خاطره دارم. اومد جام جم گفت مجید چیکار داشتی؟ گفتم بیا یه ستون طنز ص۳ بهت میدم کار کن. کفت خب اسمش رو چی بذاریم؟ تو نشاط اسم ستونش بود؛ «ستون پنجم». کفتم هیچی خب اینجا بذار «ستون سوم»😂 کلی باهم خندیدیم و اسم ستون طنزش شد همین. تا مدتی کار می کرد. یک روز اومد اتاقم گفت: مجید امروز سوژه ندارم پیشنهادت چیه؟ کمی باهم صحبت کردیم. یه مرتبه گفت: میگم این تیترهای کوتاهی که تو میزنی سوژه خوبیه‌هااا؟ خصوصا در مقایسه با تیترهای روزنامه اطلاعات. گفتم: خب. گفت: هیچی دیگه. مثلا تیتر یک کلمه‌ای: «کرد!» کلی باهم خندیدیم. البته خنده که نبود غش غش خنده بود. باورتان میشه که همون شد سوژه ستون اون روزش؟ البته کلی هم منو دست انداخت تو ستون اون روزش... یه تیتر بلند هم -که کم از لید نداشت - مثلا آورد واسه تشبیه تیترهای آن روزهای اطلاعات. خیلی هم بامزه شده بود... چقدر سخت هست که باور کنیم نیست دیگه. روحش شاد @journalistsclub1