🔺 شرط نام گذاری استان به گرگان/جرجان باید برگشتن نام تاریخی #استرآباد بر مرکز استان گلستان و تغییر نام گنبدکاووس به #جرجان بعنوان مرکزیت ایالت جرجان باشد.
🔺 شاید برخی با طرح فاصله کوتاه خرابه های شهرتاریخی جرجان با مرکز شهر گنبدکاووس کنونی را مطرح کنند! اما وجود امامزاده یحیی بن زید(ع) بعنوان کانون توجهات و جاذبه فرهنگی مذهبی این شهرستان و توسعه گستره شهر در سالهای اخیر، باید خرابه های شهر جرجان را در شهر گنبدکاووس دانست!
🔺 البته آنوقت خواهیم دید که انگیزه های سیاسیِ مرکزگرا و تعصبات منطقهای عامل طرح این مطالبه است! نه تاریخ و میراث و مفاخر... و الا گنبدکاووس جرجانِ کهن است و گرگان کنونی همان #استرآباد تاریخی!
🔺 الصاقِ ناحق مفاخر، میراث و هویت تاریخی جرجانِ کهن به نام و جغرافیای مرکز استان(گرگان کنونی) گویای عمق باور سیاست گذاران استانی است!...
🔺 کانال کم مخاطبِ «گرگان و توسعه» در ادامه ی رفتارهای ناشی از «پان گرگانیسمِ افراطی» اینبار نیز به بهانه ی نام گذاری استان گلستان در یاداشتی متعصبانه به انتقاد از نمایندگان وقت استان گلستان پرداخته و در پیشنهادی تامل برانگیز عنوان نموده است نام «استان گلستان» باید به «استان گرگان» تغییر پیدا کند و دلیل عقب ماندگی استان گلستان را نام آن عنوان نموده است!
🔺 یادداشت منتشر شده در کانال گرگان و توسعه پر از عبارات غیرکارشناسی و برآمده از احساسات شخصی است که در حال حاضر قصد پرداخت به آن را نداریم اما نکته ای که نمی توان بسادگی از کنار آن عبور کرد پاراگراف آخر یادداشت است که در آن عنوان شده است :
«با این تفاسیر، مردم و فعالان منطقه از بزرگان و مجمع نمایندگان استان انتظار دارند همانند همکارانشان در کرمانشاه که با تلاش خود در سال ۱۳۷۲ نام باختران را به کرمانشاه تاریخی تغییر دادند، برای نامگذاری استانمان به نامی ارزنده ، معروف و تاریخی همچون " گرگان " پیگیری های لازم را داشته باشند تا این اقدامشان در اذهان نسل های آینده جاودانه باقی بماند»
🔺 در پاسخ به این تعابیر که بیانگر «زبان ناخودگاه فرویدی» و نگاه «مرکز _ پیرامونی» اکثریتِ مرکز نشینان است باید گفت در حال حاضر تنها قسمتی که از دستِ درازِ انحصارطلبان مرکز نشین دور مانده است همین نام «گلستان» است و در واقع بعد از جداشدن استان گلستان از مازندران ،گرگان از لحاظ منابع و امکانات قابل قیاس با هیچ کدام از شهرهای استان نیست و اگر این مستقل شدن از مازندران برای هیچ کدام از شهرها «آب» نداشت برای گرگان «نانِ فراوان» داشت و قسمت تراژدیک این یاداشت مبتذل آنجاست که نگارنده در با سفاهت تمام سعی در پناه کردن انگیزه های سیاسی و تفکرات مرکزگرا و تعصبات منطقه ای در پوشش مطالبه گری از نوع تاریخ و ادبیات و میراث میکند در حالی که پیشتر مطالبه های واقعی در این حوزه ها با بازخوردهای منفی کنار زده شده است .