#داستانک📌 #پندانه 🔹قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه ی کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید...
🔹باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هر چه بیشتر و بیشتر لذت ببرد...
🔹مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد... اما (افسوس) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت... در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد...
🔺دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک میشود...
این است حکایت دنیای ما
🔅 چه زیبا مولای متقیان این دنیا را ناچیز تر از آب بینی بز و استخوان خوکو در دست جذامی نام نهاد.
#اي_كه_دستت_ميرسد_دستي_بگير🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @shamimerezvan @jomalate10rishteri🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃