حالا که بحث و چرایی عزای حکومت و جشن ملت است بعنوان یک خوزستانی و بعنوان سالگرد فاجعه ی
#متروپل مینویسم:
وقتی ما خوزستانی ها عزادار ترین بودیم با همراهی مردم شریف ایران،دیدیم که شما حکومتی ها چگونه جشن گرفتید و شادی کردید و شیرینی خوردید و پارتی اسلامی را از جیب بیت المال براه انداختید..
مادرانمان در عزای فرزندانشان بر سینه میکوبیدند و مویه میکردند و همزمان ملعبه ها و دستاویزانتان نماد و نشان جدید ابداع میکردند با پشت چشم نازک کردن ها عشوه گرانه و خنده هایی برامده از دهانهای گشاد الوده به دروغ و از بسیجی ها گرسنه ی جنسی دل میبردند و با دست بر سینه های لرزان پشت چادر، اشاره ها نثار فرماندهان و محافظانی که آب از لکو لوچههایشان آویزان شده بود، میکردند.
خواهرانمان صورت میخراشیدند و برادرانمان عزاداری میکردند و عزیزانمان در زیر تلی از خاک و سنگ مدفون،در انتظار کمکی در واپسین لحظات عمر، شما بدکاره های حکومتی با سربندهای حسین و فاطمه پرچم خرچنگ نشان تکان میدادید و با مشت های گره کرده، هرزگی سیاسی را رواج میدادید و با پول بیت المال سرود میخواندید.
خوشبختانه
هیچ کدام از خال هایتان به ما نمیچربد و به روز خرج کردنتان را با تو دهنی پاسخ میدهیم و سخت معتقدیم با شما اراذل دینی و سیاسی،در جنگ هستیم، جنگی به تمام عیار و دریایی از خون که در میانمان است.
ما بسیار خوشحالیم که قاتلین فرزندانمان با مرگی دردناک از دنیا رفته اند و همچنان معتقدیم که برای ساکنین بیت خامنه ای تا ماموری که دستش الوده است، همین سرنوشت رقم بخورد.
تفو بر جسم بی جانت
#قصاب_تهراندوم خرداد، سالروز فاجعه ی
متروپل#پسر_عاقل_نوح