🌺 #تا_حاج_احمد_نیامد_مراسم_عروسی_را_شروع_نکردیم 🌺🌺 #قسمت_۱۱ 🌺_اولین کاری که در
#مریوان انجام شد چه بود؟
ما به اتاقهای سازمانی منتقل شدیم. یکی دو روز بعد، طرح عملیات در جلساتی که با فرماندهان پادگان
#مریوان داشتیم ریخته شد. قرار بود ابتدا ارتفاعات را از دست
#ضدانقلاب بگیریم تا پادگان از محاصره در بیاید. شب که میشد خمپارههای زیادی سمت پادگان شلیک میشد. آنها در صدد این بودند که هرچه زودتر پادگان را اشغال و ما را خلع سلاح کنند. آن موقع هم تعداد نفرات ما ۱۲_۱۳ نفر بیشتر نمیشد. قبل از این عملیات برای اینکه وقت بچهها بیهوده نگذرد،
#حاج_احمد جلسات قرآن تشکیل میداد و ترجمه و تفسیر میکرد. او درس خداشناسی میداد. حاجی قبلا دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود. بعدها شنیدم او شاگرد
#آیتالله_حقشناس هم بوده و دارای یک خانوادهی مذهبی است. البته باید از خانوادهی مذهبی چنین فرزندی هم متولد شود.
بعضی از مواقع حاجی میگفت: فرض کنید من مارکسیست هستم و خدا را قبول ندارم. شما وجود خدا را برای من ثابت کنید. در جمع
#شهید_دستواره بیشتر از همه با
#حاج_احمد بحث میکرد. هرچه
#شهید_دستواره میگفت،
#حاج_احمد انکار میکرد. سطح معلومات حاجی بسیار بالا بود. کار به جایی رسید که
#شهید_دستواره بلند شد تا یقهی
#حاج_احمد را بگیرد. چون بیشتر از آن نمیتوانست جوابگو باشد. هرچه او میگفت، حاجی نمیپذیرفت.
#حاج_احمد گفت: بنشین برادر. با جدل و داد و بیداد که نمیشود چیزی را ثابت کرد. اگر با منطق صحبت کنی ما میپذیریم. بعد خودش با منطق و دلیل خدا را ثابت میکرد و آرامش برقرار میشد.
ادامه دارد...
#ماسک_بزنیم 😷·٠•
🌺♡✿○✿♡
🌺•٠·
🆔️ @javid_neshan·٠•
🌺♡✿○✿♡
🌺•٠·