🌀گزارش روز: ناگهان ترور ▪️روایت میدانی از آنچه مقابل کاخ دادگستری گذشت 👈 پریسا هاشمی/ گزارشگر #روزنامه_هم_میهن : «شورای شهر هستی؟ صدای تیراندازی شنیدی؟ می‌گویند دو قاضی را مقابل کاخ دادگستری ترور کرده‌اند. می‌توانی خبری بگیری؟» این سوالی است که همکارم به صورت تلفنی از من پرسید و من گفتم: «باشه. خداحافظ.» ✍ به‌سرعت خودم را به مترو رساندم و از خروجی ۱۵خرداد بیرون آمدم. بازار مثل همیشه بود، شلوغ و گرم. صدای دستفروشان در همهمه بازار بیش از هر چیز دیگری به گوش می‌رسد. ✍ چند موتور و مامور نیروی انتظامی سرخیابان داور ایستاده‌اند و پچ‌پچ می‌کنند. مقصد قدم‌های بلند و سریعم کاخ دادگستری است. در ورودی در از یک سرهنگ می‌پرسم: «ترور کجا انجام شده؟» با شک و تردید نگاهم می‌کند. خودم را معرفی می‌کنم و می‌گوید: «از این در نیست، سمت در اصلی اتفاق افتاده است.» ✍ خودم را به در اصلی می‌رسانم. تمام درها بسته است و گاهی که در باز می‌شود و حیاط کاخ پر است از سرباز. کسانی که آنجا هستند، می‌گویند این واقعه روبه‌روی در یگان حفاظت قوه‌قضائیه اتفاق افتاده است و به سرعت خون را شسته‌اند. اما علی‌اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد که این حادثه در اتاق قضات صورت گرفته است. ✍ خبرنگاران گوشه‌ای جمع شده‌اند و هر کدام خبرهایی که می‌شنوند را به دیگران می‌گویند؛ خبرهایی که در قدم زدن‌هایشان از گفت‌وگوی بین نیروهای انتظامی حاضر در محل به صورت ناخواسته شنیده‌اند. ✍ یکی از خبرها این است که «ساختمان را از کارمندان تخلیه کرده‌اند و چند تن از کارمندانی که از صحنه این حادثه عکس و فیلم گرفته‌اند بازداشت شده‌اند.» این خبر بلافاصله پس از انتشار تکذیب و اعلام می‌شود که هیچ کسی بازداشت نشده است. ✍ سه آمبولانس بهشت زهرا از راه می‌رسند و به صورت قطاری وارد حیاط کاخ دادگستری می‌شوند. عقربه‌های ساعت همدیگر را به جلو هل می‌دهند اما هیچ‌کس به رسانه‌ها پاسخی نمی‌دهد. ✍ یکی از خبرنگاران می‌گوید: «خبرنگار و دوربین صداوسیما را داخل کاخ بردند. چرا ما را نمی‌برند؟ چرا به ما جواب نمی‌دهند؟ محمد شهریاری، رئیس دادسرای امور جنایی، به‌سرعت وارد کاخ شد و هیچ جوابی به ما نداد.» 🔅متن کامل گزارش را در لینک بخوانید. @javadrooh