از نظرِ من بهشتِ دنیا بعد از میدانِ جهاد مدرسة است خصوصاً اگر در آن دوستانِ بهشتی داشته باشیم در مدرسه ای ما شاگردان صنف تفسیر و حفظِ کلام الله مانند اعضای یک فامیل و حتا نزدیک تر از آن هستند. در مدرسة به خاطری جلوگیری از غیر حاضری های شاگردان چنین قانون گذاشتن که باید برای هر روز غیر حاضری یا ۲۰ افغانی بیارند و یا ۳ چوب در دست خود میخورند😁 یک روز یکی از شاگردان صنفِ حفظ ۳ روز غیر حاضر بود و روزِ بعدش مدرسه آمد مدیره ای مدرسه گفت جریمه میدهی یا با چوب به دست ات بزنم آن شاگرد گفت با چوب بزن چون میخواهم با اون ۶۰ افغانی برای خودم چیزی بخرم😁
چون هوا سرد بود دستان همه را یخ زده بود مدیره در دست اش ۳ چوب زد رنگ آن دختر از درد سرخ شد در آن هنگام یکی از شاگردان گفت :استاد جزای او را بالای ما تقسیم کن چون ما مثل خواهرا هستیم و این چنین بود که تعداد چوب ها بالای همه تقسیم شد و همه باهم آن دردِ وحشتناک را تحمل کردیم.😬🥲
این تنها یکی از خاطره های شیرینِ دوره ای حفظ است. والله برای همه ای ما مدرسه جای دلپذیر تر از خانه است درحالِ که اکثراً در زمانِ رخصت شدن از مدرسه گمان میکنند از زندان آزاد میشوند ولی این دو صنف «تفسیر و حفظ» حس میکنند از بهشت آنها را خارج میکنند.
برای همه دوستانِ با وفا و چنین مکانِ با صفا آرزو میکنم.😇✍🏻ص