Смотреть в Telegram
🔴 مشروعیت خشونت و جامعه پزشکی ملیکا بهزادی، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی و خبرنگار حوزه سلامت شخصی دشنه‌ای خونین که با آن پزشک متخصصی را به قتل رسانده در شبکه‌ای اجتماعی می‌گذارد، به کار خود افتخار می‌کند و تعداد نه‌چندان کمی از افراد هم به او درود می‌فرستند. در جامعه‌شناسی به این اتفاق، مشروعیت خشونت (legitimacy of violence) گفته می‌شود. در پایان‌نامه‌ای که با عنوان «تحلیل مناسبات اعمال قدرت و مواجهه‌ی با آن» با نمونه‌ی دانشجویان پزشکی، دندان‌پزشکی و پرستاری دانشگاه‌های علوم پزشکی و تهران انجام دادم، مشاهده کردم خشونت‌ورزی اعضای جامعه از جمله بیماران و همراهان آن‌ها، تیر خلاصی است که به امید دانشجویان برای مقاومت در برابر مشکلات عدیده‌ی فضای آموزشی درمانی در ایران می‌خورد. به یاد دارم خانم رزیدنتی را که به دلیل شرایط اسفبار بیمارستان محل تحصیلش به شدت دچار فروپاشی روانی شده و بارها تا مرز خودکشی رفته بود و می‌گفت: «دوست من که رزیدنت رادیولوژی بود چند وقت پیش خودکشی کرد و وقتی کامنت‌های پای خبر خودکشی او را خواندم، دیدم همه ابزار خوشحالی کرده‌اند و فهمیدم حتی اگر بمیرم همه خوشحال می‌شوند. چرا باید از مرگ کسی که این همه زحمت کشیده خوشحال بشوند؟ ما دیگر هیچ احترامی در جامعه نداریم و همه به ما به چشم قشر پول‌پرست نگاه می‌کنند.» به یاد دارم خانم رزیدنت دیگری را که از درگیری مادر یک کودک بیمار با خود صحبت می‌کرد و می‌گفت: «همراه بیمار ساعت ۲ و نیم صبح بچه را برای دو ساعت تب به بیمارستان آورده و من طرح درمان را توضیح دادم؛ اما مادر گفت یا این دارویی که من می‌گویم را می‌نویسی یا اینجا را روی سرت خراب می‌کنم. من گفتم اگر من باید نسخه را مهر کنم و این دارو را نمی‌نویسم و مادر هم پرونده را پاره کرد و توی صورتم کوبید. من فقط رفتم و گوشه‌ای ایستادم که با من از نظر فیزیکی درگیر نشود. به استادم هم گفتم همچنین شرایطی پیش آمده، می‌گوید: عیب ندارد بیمار دارند دیگر. حالا شما تحمل کن.» مشروعیت خشونت در علوم اجتماعی، اغلب در جامعه‌شناسی سیاسی و در سطح کلان مورد بحث قرار گرفته است. ماکس وبر، جامعه‌شناس آلمانی می‌گوید: «دولت- ملت را می‌توان با انحصار آن بر خشونت تعریف کرد. برای اغلب ما، خشونتی که از سوی حاکمیت اعمال می‌شود مشروع پنداشته می‌شود.» بحثی که وبر مطرح می‌کند، اعمال خشونت از سوی اشخاصی است که در سلسله‌مراتب قدرت، در جایگاه بالاتری نسبت به افرادی که بر آنان خشونت اعمال می‌کنند دارند؛ اما اتفاقی که در جامعه‌ی ایرانی شاهد آن هستیم، اعمال خشونت از سوی افرادی در جایگاه پایین‌تر در سلسله‌مراتب قدرت است. به این معنا که شخص احساس می‌کند از سوی کسی که دارای توانایی اعمال قدرت بر او است (امکان نجات دادن یا گرفتن جان او را دارد) مورد اجحاف یا در اصطلاح جامعه‌شناسی «اعمال قدرت منفی» قرار گرفته، لذا با خشونت‌ورزی، قدرت منفی و نامشروع را بر آن شخص اعمال می‌کند. هورا کشیدن برای افرادی که بر دیگران خشونت می‌ورزند، فقط مختص هتاکان به جامعه‌ی پزشکی نیست. ویدیوهایی که نشان از خشونت کلامی و فیزیکی نسبت به افرادی که در سلسله‌مراتب بالاتر قرار دارند به سرعت و در ابعاد وسیع منتشر می‌شوند و از شخص مربوطه قهرمان می‌سازند؛ اما در مورد پزشکان شاهد شدیدترین اشکال خشونت‌ورزی هستیم. آیا مسئله این است که جامعه‌ی پزشکی از بازدارندگی و پشتیبانی لازم برای برخورد با افرادی که به اعضاء آن هجمه وارد می‌کند بهره‌مند نیست؟ بارها از دانشجویانی که در شهرهای کوچک مشغول به گذراندن طرح هستند شنیده‌ام همراهان بیمار آن‌ها را تهدید کرده‌اند؛ اما مسئولین بیمارستان به دلیل درهم‌تنیدگی روابط در آن شهرها به منظور شکایت کردن از دانشجویان حمایتی نکرده‌اند. این گله‌ای بود که مرحوم زهرا ملکی، پزشک طرحی قبل از اینکه جان خود را در فروردین ماه سال جاری بگیرد در شبکه‌های مجازی مطرح کرده بود. در نهایت باید گفت مشروعیت پیدا کردن خشونت در جامعه‌ی ایرانی، نشان‌گر این است که افرادی که دارای قدرت کمتری هستند، بر این باورند که بر آنان قدرت نامشروع اعمال می‌شود و از آنجا که ابزاری قانونی برای مقابله به مثل برای خود متصور نیستند، به خشونت‌ورزی یا اعمال قدرت نامشروع شدیدتر روی می‌آورند. آیا پس از هزینه‌های زیاد اجتماعی که در نتیجه‌ی این اتفاقات شاهد آن هستیم و عادی‌انگاری اعمال شکل عریان خشونت، وقت آن نرسیده محققین وارد عمل شوند و بروز مشروعیت خشونت در ایران را واکاوی کرده و برای آن چاره‌ای بیندیشند؟ جای تحقیقات دانشگاهی در این زمینه بسیار خالی است. پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا) @pezeshkanghanon
Telegram Center
Telegram Center
Канал