محکوم به مرگی یک ساعت پیش از مرگ میگوید یا میاندیشد که اگر مجبور میشد بر فراز بلندی یا صخرهای زندگی کند که آنقدر باریک باشد که فقط دو پایش
در آن جا بگیرد و
در اطرافش پرتگاهها اقیانوس و سیاهی ابدی، تنهایی ابدی و توفان ابدی باشد و به این وضع ناگزیر باشد
در آن یک ضرع فضا تمام عمر هزار سال برای ابد بایستد؛ باز هم ترجیح میداد زنده بماند تا اینکه فورا بمیرد!
فقط زیستن. زیستن و زیستن هر طور که باشد.
از کتاب: جنایات و مکافات
#فئودور_داستایوفسکیتصویر: بیمار کرونایی 87 سالهای که تنها درخواستش دیدن دوبارهی غروب خورشید بود را به خواستهاش رساندند...
آیا هنوز هم دوست دارید به بهار سلام کنید؟
پس تا اطلاع ثانوی برای آنکه
#زنده_بمانیم #در_خانه_بمانیم🌎جامعهشناسی
👇🆔 @IRANSOCIOLOGY