📃تزویر سیستماتیک: چرا زندهگیی خصوصیی مقامات ما خصوصی نیست؟!
✍️ #حسن_محدثی گیلوایی
🔻تزویر یا ریاکاری میتواند فردی، گروهی، یا ساختاری باشد. در نظامهای ایدهئولوژیک که یک نظام ارزشی از بالا به پایین تبلیغ و گاه تحمیل میشود و حکومت خود را متولیی تحقق ارزشهای خاصی معرفی میکند و نظارتی سراسربینانه را برپایهی آن ارزشها بر جامعه و بر مردم اِعمال میکند، تزویر سیستماتیک امکان تحقق مییابد؛ چه در دورهی حکومت امیر مبارز الدین محمد در عصر خواجه حافظ شیرازی باشد، چه در شورویی کمونیستی یا چین مائوئیستی یا نظام جمهوریی اسلامی.
🔻تزویر سیستماتیک در نظام سیاسیی مدعیی حقوق بشر و دموکراسی هم میتواند تحقق پیدا کند، آنجا که مثلاً حکومت امریکا از یک سو خود را مدعی و متولیی این ارزشها در جهان معرفی میکند؛ اما بهخاطر منافع مادی، چشم بر انواع جنایات علیه بشر میبندد یا چشم بر کودتای امثال ژنرال پینوشه علیه حکومت انقلابی و مردمیی آلنده و کودتای ژنرال سیسی علیه دولت دموکراتیک مرسی در مصر میبندد.
🔻فقط در این سیستمهای سیاسیی غربی یک نکتهی توجیه کنندهی داخلی هست که البته برای بیرونیان غیرقابل قبول است، اما میتواند بخشی از مردم کشور را دستکم قانع کند و آن این است که مثلاً دولتمرد امریکایی میتواند به مردم خود بگوید که میان دو معیار سیاست خارجیی ما تضاد و تصادم رخ داده است:
منافع ملیی ما با ارزشهای ملیی ما تصادم کرده و ما منافع ملی را ترجیح دادهایم.
🔻اما در هر دو مورد ما با اَشکالی از تزویر سیستماتیک مواجهایم. در مورد نخست این نوع تزویر سیستماتیک همهجانبه است، چون حکومت مروج نوع خاصی از شیوهی زندهگی در سراسر جامعه است و حتا در زندهگیی خصوصیی مردم نیز دخالت میکند و چه بسا چیزی به نام عرصهی خصوصی را هم بهرسمیت نمیشناسد.
🔻بر این اساس میتوان گفت که تزویر سیستماتیک از ساز و کارهای درون سیستم و از دل ساختارهای آن برمیخیزد. اینجا دیگر افراد یا گروهها و سازمانها تزویر نمیکنند. ویژهگیهای ساختار سیاسی است که زایندهی تزویر است.
🔻لاجرم در چنین سیستمهایی اصلاً زندهگیی خصوصی چندان بهرسمیت شناخته نمیشود. زیستن و بودن من و شما را سیستم تعیین میکند.
🔻حالا سیاستمداران و دولتمردانی که زندهگی خصوصیی مردم را نفی میکنند، چهطور میتوانند خود زندهگیی خصوصی داشته باشند؟
🔻بدین ترتیب، آنان در دامی که خود ساخته و در کل جامعه پهن کردهاند، گرفتار میشوند. آنها بر اساس ایدهئولوژیای به قدرت رسیدهاند که نافیی زندهگیی خصوصیی مردم بوده است. حالا چهطور میتوانند خود زندهگیی خصوصی داشته باشند؟!
🔻آنها با شعارهایی به قدرت رسیدهاند و حالا حتما باید خود بدانها ملتزم باشند. این مسؤولیت بس دشواری است. چه بسا اعضای خانوادهات از تو آقا یا خانم دولتمرد اطاعت نکند و تو ناگزیری آنان را از زندهگیی خود بیرون کنی.
🔻لاجرم زندهگیی خصوصیی چنین دولتمردانی میشود موضوع بحث و گفتوگو و نظارت مردمی که زندهگیی خصوصیشان نفی شده است یا زندهگیشان توسط ارزشهایی به گروگان گرفته شده که از بالا به مردم تحمیل شدهاند.
🔻کسی که با شعار برابری و عدالت به قدرت رسیده و با اینگونه شعارها توانسته جایی در مناسبات قدرت کسب کند و خود را خودی معرفی کرده و دیگران را بر اساس میزان تعهد به آنها -درست یا غلط- داوری کرده، حالا مگر میتواند خود و خانوادهاش از چنین داوریای بگریزد؟!
🔻پس اینجا است که هر گونه عدول از این گونه ارزشهای تبلیغ شده توسط خود دولتمرد یا اعضای خانوادهاش، بلادرنگ رنگ و معنای تزویر و ریاکاری به خود میگیرد و این تزویر البته، تزویر سیستماتیک است.
🔻بدین ترتیب، دولتمردان از همان نردبانی که به بالا رفتهاند، سقوط میکنند. حتا اگر با چنگ زدن به انواع مناسبات قدرت در قدرت بمانند، از نظر اجتماعی و سیاسی اعتبارزدایی میشوند.
🔻اینجا است که میبایست به دولتمرد و سیاستمدار گفت که اگر میخواهی زندهگیی خصوصی خود و خانوادهات محترم شمرده شود، زندهگیی خصوصیی مردم را محترم بشمار! اگر میخواهی ثروتمند و مرفه زیست کنی، نه شعار سادهزیستی بده و نه مردم را به فلاکت بیانداز! اگر میخواهی آزاد و به شیوهی دلخواه زیست کنی، آزادیی زیست و انتخاب مردم را بهرسمیت بشناس! در غیر این صورت، خود تو و یکایک اعضای خانوادهات نیز مطابق معیارهایی که تبلیغ کردهای، داوری خواهید شد و اگر خود بدانها ملتزم نباشی، مزوّر معرفی خواهی شد.
🔻این را هم اضافه کنم که یکی از پیآمدهای اینگونه سیستمها این است که نمایش ایمان و اخلاق و التزام به ایدهئولوژیی مسلط و حاکم، سکهی رایج میشود و زیست منافقانه رواج مییابد.
@NewHasanMohaddesi🌏جامعهشناسی
👇🆔 @IRANSOCIOLOGY