#اندکی_تفکرواژه
#تاب_آوری حدودا ۷ سال است که در ادبیات حوزه
#سوانح مطرح است. البته در ایران ما هم کارد شده به مانند خیلی از واژگان تخصصی توسط رفتارها و فرهنگ سازمانی ایرانی ما به یک واژه خالی تبدیل شده. مثل تجربیات قبلی در این حوزه درباره
#مشارکت و
#گروه_های_محلی و
#آمادگی و
#مطالبه_گری و ....
ولی چرا اینجوری میشود و بهترین کارها و یا واژگان وقتی به این مرزوبوم وارد میشود معنا و ماهیت و کارکرد خود را از دست میدهد؟ چرا برخی کشورهای ضعیفتر و از نظر مالی و انسانی و تجربه از ما عقبتر در زمان مواجهه با این مفاهیم از ما عملکردی بهتر دارند؟
سوالات زیادی هست ولی شاید سادهترین دلیل و پاسخ که مدتهاست به آن فکر میکنم ارجهیت منافع فردی و باندی بر منافع جمعی و جامعه است.
سالهاست که در سطوح سیاستگذاران و تصمیمگیران و مدیران ارشد حوزه
#مدیریت_بحران یا
#مدیریت_شرایط_اضطراری حضور دارم و هرچه بیشتر اصرار به اجرای اقدامات اصولی و پایهای میکنم کمتر جواب و پاسخ مثبت میگیرم.
مدیران که درگیر موارد بیاهمیت سازمانی و گذران روزانه عمر خدمتی خود هستند و کارشناسان ناراضی که بیانگیزه و امید فقط کاری را میکنند که مدیر میفهمد یا میخواهد را انجام میدهند.
واژگانی که برای مقاله و سخنرانی و نظریهدادن و جلسات کاربرد دارد ولی برای عملیات باید آنها را شناخت و دانست و آگاهانه بکار برده شود ولی لقلقه زبان و لوث شده و خیلی دم دستی دیگر ارزش خود را از دست داده.
در این زمانه برای داشتن کارایی و نتیجهبخش بودن اقدامات نیاز به افراد مومن به موضوع و مفهوم داریم. اینجا هم داعشیها و ظاهربینها دارند عرضه را بر مومنان تنگ میکنند.
چقدر سخته فکر کردن و از آن سختتر گفتن این حرفها. ولی باید گفت شاید کسی گوشهای شنید و کاری کرد قبل از اینکه دیر بشود. ایدون باد
۱۳ مهر ۹۸
#حسام_الدین_نراقی#انجمن_امداد_ایرانیان@iranrelief