برسان باده که غم روی نمود ای ساقی
این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی
حالیا عکس دل ما است در آیینهی جام
تا چه رنگ آورد این چرخ کبود ای ساقی
دیدی آن یار که بستیم صد امید در او
چون به خون دل ما دست گشود ای ساقی
تیره شد آتش یزدانی ما از دم دیو
گرچه در چشم خود انداخته دود ای ساقی
تشنه ی خون زمین است فلک، واین مه نو
کهنه داسی است که بس کشته درود ای ساقی
منتی نیست اگر روز و شبی بیشم داد
چه ازو کاست و بر من چه فزود ای ساقی
بس که شستیم به خوناب جگر جامهی جان
نه از او تار به جا ماند و نه پود ای ساقی
حق به دست دل من بود که در معبد عشق
سر به غیر تو نیاورد فرود ای ساقی
این لب و جام پی گردش می ساختهاند
ورنه بی می و لب جام چه سود ای ساقی
در فروبند که چون «سایه» در این خلوت غم
با کسم نیست سر گفت و شنود ای ساقی
با عرض تسلیت و ابراز همدردی به مناسبت حادثه سقوط هواپيماي ATR72 در كوههاي دنا از توابع سميرم استان اصفهان در تاریخ ۲۹ بهمن ۹۶
#هوشنگ_ابتهاج #محمدرضاشجریان #کیهان_کلهر #حسین_علیزاده #همایون_شجریان #همنوابابم#انجمن_امداد_ایرانیان @iranrelief