⭕️ تبعات سیاست «استانی شدن مدیریت آب» و رقابت برای مصرف بیشتر
رودها نام شهر شما را نمیدانند
🔹 برای فهم هشداری که سالهاست کارشناسان حوزه آب در مورد فرونشست زمین و از دست رفتن ذخایر آب زیرزمینی میدهند باید کمی عقبتر رفت
🔹 کافی است نگاهی به آسیبهای سیاست سپردن مدیریت آب به استانها که از سال 83 به بعد آغاز شد بیندازیم تا بفهمیم شیوه حکمرانی آب هنوز هم درحال آزمون و خطاست و هر چند سال یک بار با تبصره و قانونی جدید مسیری تازه پیدا میکند
✅ دکتر علی یوسفی، عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان توضیح میدهد:
🔹 تا قبل از سال 84 مرز حوضههای آبی تنها به یک استان واگذار شده بود، در راستای برنامه سوم توسعه تبدیل ادارات کل امور آب استانها به شرکتهای آب منطقهای تصویب و مقرر شد تصمیم سازیها و وظایف حاکمیتی همچنان در اختیار وزارت نیرو و شرکت مدیریت منابع آب باشد و فقط وظایف عملیاتی در اختیار استانها قرار گیرد.
🔹 این سوت آغاز رقابت بر سر منابع آب سطحی و زیرزمینی بود؛ هر استان سعی کرد سهم بیشتری از رودخانهها بردارد، چاه بیشتری حفر کند و پروژههای آب بر بیشتری افتتاح کند. به قول یوسفی به جای آنکه تصمیمگیران به این بیندیشند که قدرت تقسیم شود و نارضایتی و ناعدالتی از بین برود، مدیریت محلی شد: «هر چند وزارت نیرو و شرکت مدیریت منابع آب سعی کرده بودند به نوعی با تشکیل دفاتر مدیریت به هم پیوسته حوضهها این شرایط را مدیریت کنند، اما اتفاقی که افتاد این بود که رقابت شدیدی بین استانها شکل گرفت که نمونه بارز نتایج آن را در دریاچه ارومیه و زایندهرود شاهد بودیم. مشاهده کردیم که وقتی جزیرهای و بخشی آب را مدیریت کنیم هر استان مطالبهگری منافع خود را میکند بدون اینکه دغدغهای داشته باشد که استان دیگری که به این حوزه مرتبط است چه مشکلاتی دارد.»
🔺تبعات مدیریت استانی که نزدیک به بیست سال است در حال اجراست چه بوده؟ در این سالها بهرهوران آب در این رقابت تنگاتنگ چه به دست آوردند و چه از دست دادند؟ مهندس مرتضی سمایی که سالهاست رودها و تأسیسات آبی فلات ایران را از نزدیک رصد کرده است از بارگذاریهای بیش از اندازه میگوید. او از طرحهای استانی میگوید که با نیات خیری مانند اشتغالزایی آغاز شد اما سرانجامی جز مکیدن جان طبیعت و در نتیجه از بین رفتن زمینه اشتغال نداشت
🔹 او افزود: حالا بعد از آنکه سد میزنند و میبینند آب جمع شد و جای خوش آب و هوایی هم هست، یک جادهای هم میکشند و بعد سروکله ویلاسازی پیدا میشود.» ویلاسازی هم آب و فاضلاب میخواهد، رستوران و هتل میخواهد و کم کم باغ و درخت و طرحهای گردشگری که همه اینها یعنی بارگذاری بیش از اندازه روی آبی که قرار است به پایین دست برود و بشود نان شب کشاورزانی که چشم انتظار آب هستند.
🔹 سمایی از لولههایی تعریف میکند که مانند ماری چند صدمتری از رودخانه به بالای تپهها و کوهها میروند تا ویلایی را سبز کند یا زمین کشاورزی را آباد کند که فردی سودجو آن را ایجاد کرده نه کشاورزی واقعی.
🔺راستی کدام تالاب و رودخانهای در کشور سراغ داریم که دچار آلودگی و بهرهبرداری بیرویه نباشد؟ در واقع بخش زیادی از این مشکلات به نبود ظرفیتهای سیاستگذاری مؤثر در کشور برمیگردد که یکی از نمودهای آن با عدم انسجام و همسویی سیاستها در برنامه توسعه پنج ساله کشور تبلور یافته است. یوسفی
🔹 علی یوسفی، عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان معتقد است باید استانهای بهرهبردار از یک حوضه آبریز با یکدیگر هماهنگی و همکاری شفاف داشته باشند: «اصل ماجرا این است که ما حاضر باشیم باهم همکاری کنیم و به هم اعتماد داشته باشیم. در حقیقت اگر سابقاً این سؤال وجود داشت که چرا در مدیریت آب تمرکز قدرت در سطح ملی با دخالتهای روزافزون است، پاسخ آن است که ما باید در کنار مدیریت سلسله مراتبی، یک مدیریت شبکهای که مبتنی بر اعتماد متقابل، شفافیت و اشتراکگذاری داده و اطلاعات، امکان حقیقتیابی دسته جمعی، نظارت مشارکتی و اجماع سازی را مهیا کنیم
محمد معصومیان/ گزارش نویس
#روزنامه_ایران بیشتر بخوانید
👇👇https://www.irannewspaper.ir/newspaper/item/576959 @Irannewspaper