🔴ایران و مناقشه قرهباغ
کاوه بیات
🔹در واقع سنگ بنای بسیاری از تنشهای بعدی را در حوزه قفقاز، ترکان عثمانی بنیان نهادند و روسها نیز که بعد از دو، سه سال از نو بر قفقاز مسلط شدند، به این نتیجه رسیدند که ترتیب مزبور منافع استعماری آنها را نیز تأمین میکند و در مجموع آن را پذیرفتند.
🔹شناسایی بیچونوچرای حکومت باکو به نام جمهوری «آذربایجان» اولین و مهمترین گام خطایی بود که در این عرصه برداشته شد. حال آنکه در همان ایام پارهای از صاحبنظران طرف مشورت وزارت خارجه به نادرستی این کار و مخاطرات نهفته در این امر اشاره کرده بودند.
🔹با وجود تمامی این تفاصیل متهمکردن ایران به حمایت از ارامنه به یک گفتار مسلط و مستمر در نوع نگاه و رویکرد باکو در مناسباتش با ایران بدل شد و اینک نیز بعد از گذشت ربع قرن، شروع مجدد جنگ در این حوزه، با یک کارزار تبلیغاتی گستره بر ضد ایران و تهمت کمکرسانی به ارمنیها توأم شده است که آن نیز مانند موارد پیشین دروغ و بیاساس است.
🔹اغماض و بیتوجهی در این زمینه و حتی در مقام تحبیب و دلجویی برآمدن نیز جز تشویق بیشازپیش آنها به گستره دامنه تحریکات ضدایرانی خود در داخل و خارج هیچ نتیجهای نداشته و نخواهد داشت.
🔹واقعیت امر آن است که تا به اصل و ریشه این دشمنی توجه نشود و برای رفع آن اقدامی صورت نگیرد، بر اساس دیدگاهی که ایران را «غاصب نیمه جنوبی آذربایجان» میداند، ایران هر کاری بکند بازهم مقصر است؛ اگر به نفع باکو وارد کارزار شود، اگر تمام ارمنیهای ایران را کتبسته تحویل باکو و آنکارا بدهد، اگر جلفای اصفهان را با خاک یکسان کند، باز هم مقصر است. ممکن است گفته شود این کشور قابل این حرفها نیست و در شأن ایران نیست که به اینگونه فرمایشات اعتنا کند.
🔹شاید هم چنین باشد اما عیب کار در آن است که این مقوله هیچگاه به تصورات یک کشور نهچندان درخور اعتنا محدود نبوده، اصولا طرح و ابداع آن نیز – همانگونه که اشاره شد – برای استفاده و بهرهبرداری دیگران بود. یک روز ترکان عثمانی پای کار بودند و روز دیگر روسیه شوروی و حالا نیز چنین به نظر میرسد که بار دیگر صاحبکار اصلی وارد صحنه شده است.
🔹درست است که اولویت اصلی سیاست خارجی ایران در سمتوسویی دیگر قرار دارد و جمهوری اسلامی اصولا علاقهای به پرداختنِ به این مضامین «حاشیهای» ندارد اما کار هنگامی دشوار میشود که بنا بر مجموعهای از دلایل و بیآنکه از ما نظرسنجی شود، حوادثی پیش میآید که آنها با ما کار دارند.
🔹واقعیت آن است که اصولا یکی از علل پیشامد چنین وضعیتی همان منفکشدن ایران از اینگونه مسائل «حاشیهای» است و بازگذاشتن عرصه برای مداخله دیگران. ایران «مقصر» است اما نه به دلیل مداخله در مناقشاتی از این دست بلکه به دلیل عدم مداخله. آنهم ایرانی که نوع روال جهانداریاش، بر خلاف پارهای از قدرتهای نورسیده نه بر اساس به جان هم انداختن اقوام و ملل بلکه بر اساس فراهمآوردن زمینه همزیستی مسالمتآمیز آنها با یکدیگر بوده است.
📌ادامه و متن کام را در شرق بخوانید
🆔@IR_Azariha