موتور نیم سوز ماشین سیاست گذاری و تاب آوری اقتصاد
✍️هادی کحال زاده | پژوهشگر سیاستگذاری اجتماعی
📌این یادداشت در پاسخ به پرسش نشریه میهن در مورد استراتژی بقا جمهوری اسلامی در دوران کرونا و تحریم است و اینکه چرا «رفع تحریم و تغییر مدیران اجرایی» به عنوان اصلی ترین استراتژی بقا، بدون لحاظ مساله «بن بست سیاست گذاری» در حاکمیت یک راهبرد ناکام خواهد بود؟
♦️جمهوری اسلامی در دو سال اخیر بیشترین فشار سیاسی و اقتصادی بعد از جنگ ۸ ساله عراق و جنگ شهری در دهه ۶۰ را تحمل کرده است. بزرگترین اعتراضات سراسری بعد از انقلاب در دی ۹۶ و آبان ۹۸، شدیدترین تحریم های اقتصادی تاریخ تحریم های جهان، تهدید نظامی، هجوم رسانه ی سنگین رسانههای فارسی زبان و شبکه های اجتماعی، نزاع سیاسی داخلی و دست آخر فراگیری کرونا را بر خود دیده است. در نظر مخالفانش، این حجم بی سابقه فشار داخلی و خارجی، در کنار ناکامی اقتصادی و ناتوانی بی سابقه در اقناع بخش قابل ملاحظهی از افکار عمومی، او را بیش از هر زمان دیگر در آستانه ی سقوط قرار داده است.
♦️از منظر اقتصادی نیز، اقتصادی که میتوانست طی ۱۵ سال گذشته با یک رشد دست یافتنی سالیانه حداقل ۶درصدی به حجم ۱.۱ هزار میلیارد دلاری برسد، قریب به ۱۲ تا ۱۴ میلیون شغل ایجاد و درآمد سرانه ی ۳ برابر وضعیت کنونی را خلق کند، با رشد اقتصادی متوسط صفر درصدی، نه تنها ارزشی خلق نکرده که خوشبینانه تا اندازه ی ۱۳۸۳ خود کوچک شده است. اقتصاد ایران علیرغم بهره مندی از درآمدی ارزی ۱۱۰۰ میلیارد دلاری ۱۵ سال گذشته، به جای ۱۲-۱۴ میلیون شغل، ۳.۵ میلیون شغل عمدتا ناپایدار ایجاد کرد و بالغ بر ۱۵ میلیون جمعیت جوان بالای ۱۵ تا ۳۵ سال ایران عملا از زمره جمعیت فعال اقتصادی کشور خارج کرد.
♦️اما چه راه حلی در پیش روی نظام جمهوری اسلامی برای عبور از بحران و یا افزایش تاب آوری اقتصادی در شرایط کرونا و تحریم وجود دارد؟ در کنار رفع تحریم ها، بسیاری از اقتصاددانان، منتقدان داخلی ِطرفدارِ مشارکتِ سیاسیِ غیر مشروط و طرفداران برپایی یک دولت جوان انقلابی، تغییر افراد و به خدمت گرفتن نیروهای کاردان را نیز به آن اضافه میکنند.
♦️خلاصه ی راه حل یا استراتژی بقا هر سه گروه: تامین بنزین و راننده ِقابل برای بلدوزر دولت است. در کوتاه مدت با کاهش هزینه ها و یا ایجاد درآمدهای جدید، در کنار استقراض از آینده، تاب آوری را بالا باید برد تا زمانی که امکان رفع تحریم ها مهیا شود. بعد از رفع تحریم ها، بنزین این ماشین، و تغییر مدیران دولتی، رانندهِ قابل و توانمند این بولدوزر را تامین خواهد کرد. حرف اصلی این است که با رسیدن این بنزین و رانندهِ قابل، بولدوزرِ دولت توانِ هموار کردن این مسیرِ بسته و ناهموار را باز خواهد یافت.
♦️راهبرد «تامین بنزین و رانندهِ قابل» یک استراتژی ناکام است. اگرچه رفع تحریم های ظالمانه ی آمریکا شرط لازم رفع تنگاه موجود کشور است اما شرط کافی آن نیست. به عبارتی آنچه که از قلم افتاده، موتور نیم سوز ماشین دولت است. دوگانه های کاذب تحریم- ناکارآمدی یا عرضه - بی عرضه گی و یا مدیران لیبرال - جهادی مبتنی بر این پیش فرض است نظام سیاست گذاری و ساختاری که در آن خط مشیها (policy) طراحی و تولید میشود یا به دلیل عدم تدبیر مدیرانش و یا به دلیل نبود منابع مالی کار نمیکند، در حالی که ساختار و سازوکارهای خط مشیگذاری در ایران به بن بست رسیده است.
♦️عاملیت نظام سیاست گذاری در ایران به دلایل مختلفی طی ۱۵ ساله گذشته تحلیل رفته است. تداخل وظایف، تحقیر و تضعیف بدنه ی کارشناسی دولت، انتخاب های نادرست و متناقض سیاستی و ناتوانی از اجرا، ظرفیت اجرایی، کارشناسی و سیاسی دولت را بشدت کاهش داده است. نبود عاملیت به معنای از دست دادن این توانایی، فلج شدگی و کژکارکردی (dysfunction) است.
♦️فقدان عاملیت در سیاستگذاری به معنای امکان سقوط و سرنگونی حکومت نیست بلکه بیشتر معطوف به شانس موثر بودن خط مشیهای انتخابی اوست. بدین معنا که موتور نیمسوز سیاستگذاری اگرچه به سقوط جمهوری اسلامی نمیانجامد اما امکان طراحی یک استراتژی کارآمد بقا را از حاکمیت سلب میکند. درک این مسئله که تدوین یک راهبرد موثر برای بقا، نیازمند برخورداری از دستگاه طراحی و تدوین و اجرای آن است، نه در سطح حاکمیت و نه عمده ی نیروهای سیاسی نیز دیده نمیشود.
♦️عاجل ترین انتخاب استراتژی بقا، تجدید نظر و بازسازی سازمان سیاستگذاری و مناسباتی است که در آن سیاستها و خطمشیهای اقتصادی و اجتماعی پخته و پرداخته و سپس اجرا میشود. «رفع تحریم و تغییر مدیریت» یا هر نوع استراتژی تاب آوری، تا مادامی که بهبود و ارتقا ظرفیت سیاست گذاری در ایران را نظر نگیرد، شانسی برای استخلاص از وضعیت ۱۵ ساله گذشته را برای ما فراهم نخواهد کرد.
📎متن کامل این یادداشت
@Mellimazzhabi