Смотреть в Telegram
♦️دژم کلاغ پَر می‌روند خواب‌های پریده از قفسم روی دوشِ پتوهایی که خرناس می‌کشند پلنگ را. از دهانِ بالش‌ها فوجْ فوجْ فاتحه می‌ریزد بر جسدِ چاقوخورده‌ی شب تا بغض‌های لولیده در خونابِ اعتزال عروج کنند از نردبانِ سیگار و هی پُکْ به پکْ، تا ارتحالِ شکفته در کاسه‌ی پلک پَتیِ معانقه را بشویند. می‌حرفد با آینه/ جارختیِ صبح که پیراهنِ دیروزش پُر از عقربه‌های سَرْرفتن بود/ از حوصله و اضلاعِ تاریکی، قِیقاج می‌رفت در سَرش دور از چترِ لبخند. اُرگاسمِ اخته‌ای‌ست/ انفرادیِ دلتنگی سهمِ هواخوریِ آغوشی که کلاغ‌پر می‌رود خواب‌های پریده از قفسش. #مهشید_قنواتی
Telegram Center
Telegram Center
Канал