#جمشید پادشاه استوره ای ایرانیان در
#شاهنامهچو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر تخت او
شگفتی فرو مانده از بخت او
به
جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را «روز نو» خواندند
در شاهنامه
جمشید فرزند تهمورث و شاهی فرهمند است که سرانجام در پی خود بینی، فره ایزدی را از دست میدهد و به دست ضحاک کشته میشود.
پادشاهی
جمشید در شاهنامه هفت صد سال است. کارهایی که انجام آن در شاهنامه به او نسبت داده شدهاست:
ساختن ابزار جنگ: بر پایهٔ گزارش شاهنامه، نخستین کاری که
جمشید پیش گرفت ساختن ابزار جنگ بود تا خود را بدانها نیرو بخشدو راه را بر بدی ببندد. آهن را نرم کرد و از آن خود و زره و جوشن و خفتان و برگستوان ساخت.
پوشش مردمان: سپس به پوشش مردمان گرایید و از کتان و ابریشم و پشم جامه ساخت و رشتن و بافتن و دوختن و شستن را به مردمان آموخت.
بخش کردن مردمان به چهار گروه: پس از آن پیشههای مردمان را سامان داد و پیشه وران را گرد هم آورد. آنان را به چهار گروه بزرگ بخش نمود: مردمان دین که کارشان پرستش بود و ایشان را در کوهها جای داد. دو دیگر جنگاوران، سه دیگر برزگران و دیگر کارگران و دست ورزان.
ساختمانسازی و خشتزنی: دیوان که در فرمانش بودند را گفت تا خاک و آب را به هم آمیختند و گل ساختند و آنرا در قالب ریختند و خشت زدند. پس سنگ و گچ را به کار برد و خانه و گرمابه و کاخ و ایوان بر پا کرد.
برآوردن گوهر: چون این کارها کرده شد و نیازهای نخستین مردمان برآمد،
جمشید در فکر آراستن زندگی مردمان درآمد. سینهٔ سنگ را شکافت و از آن گوهرهای گوناگونی چون یاقوت و بیجاده و فلزات گران بها چون زر و سیم بیرون آورد تا زیور زندگی و مایه خوشدلی مردمان باشد.
برآوردن بوهای خوش: آن گاه در پی بوهای خوش برآمد بر گلاب و عود و عنبر و مشک و کافور دست یافت.
ساختن کشتی و دریا نوردی: پس در اندیشهٔ گشت و سفر افتاد و دست به ساختن کشتی برد و بر آبها دست یافت و سرزمینهای ناشناخته را یافت.
——
کانال تلگرامی تاریخ و فرهنگ ایران بزرگ
👇https://t.center/iranhistor