Imam__mahdi313

یه سری از بچه ها درگیر بودند... نامردی بود عقب می‌کشیدیم... چندتا از بچه ها #شهید شدند پیکراشون رو فرستادیم عقب...بچه ها #مردانه ایستاده بودند... لبیک گویان و یا #حسین یا #فاطمه یا #زینب نمیتونستی عقب بکشی رفیقت جلوت بود، تیر خورده و زخمی.... همه ایستادیم تا آخرین #نفس و تا آخرین قطره #خون، یکی یکی بچه ها تیر می‌خوردند و یه گوشه ایی می افتادند...هر کسی سهمیه اش را می‌گرفت محمد بلباسی
علی جمشیدی حسین مشتاقی... دشمن با انتحاری زدن، جلو میومد... #پهپاد ها بالا سر به خوبی آمار می‌دادند به دشمن....
کابلی و حاجی زاده هم افتادند... آخ که چه لحظه های سختی بود، پشت بی سیم التماس می‌کردی رضا جواب بده محمد چراااا چیزی نمیگی؟ حسین کجایی؟ میخواستی پیکر رفیقت رو نجات بدی اما نمیشد.... تک تیر انداز دشمن میدوختت به زمین، دلت نمیومد برگردی... موج انتحاری ها بالا بود... خیلی از بچه ها درگیر امواج انتحاری بودند... بسته‌ بودنت به رگبار... خانواده رفیقت میومد جلوی چشمات...یکی مثل بلباسی تو راهی داشت یکی مثل مشتاق دوقلو داشت، یکی مثل حاجی زاده دوتا بچه داشت و... ، سید رضا طاهر هم افتاد باورش سخت بود بچه های لشکر کربلا مازندران پر پر شدند ... حسین بواس علیرضا بریری محمود رادمرد و عابدینی یکی بعد از دیگری به شهادت رسیدند.... بی سیم ها یکی بعد از دیگری خاموش میشد... پیکر های رفیقات رو گوشه به گوشه می‌دیدی اما افسوس که هیچ کاری نمیشد کرد... حبیب و حسن و جواد و علی هم افتاده بودند.... و شهید شدند...
دیگر از خرابه های خانطومان صدایی جز زیر لب زمزمه کردند بچه ها نمی آمد اشهد ان علی ولی الله، دیگری میگفت زیر لب یا خانم زینب... دیگری السلام علیک یا حسین بن علی... یا علمدار کربلا... خرابه های خانطومان قصه ی #شهادت و #رفاقت هستش.... قصه ماندن بود قصه یا #عزت یا #شهادت بود... #مقاومت بود...خاک #خانطومان آغشته به #خون شهدای
لشکر کربلا مازندران شده بود...
خبرها تو فضای #مجازی پیچیده بود.... داعش با دوربین از پیکر ها فیلم می‌گرفت و پخش می‌کرد...
خبر شهادت بچه ها خیلی زود یکی یکی تایید شد... و شهر های #مازندران یکی یکی داغ دار شدند...
و #ایران در غم از دست دادن سربازان لشکر کربلای مازندران گریست....
#شهید_سید_رضا_طاهر
#شهید_رحیم_کابلی #شهید_سعید_کمالی
#شهید_محمود_رادمهر
#شهید_علیرضا_بریری
#شهید_علی_عابدینی
#شهید_حسین_مشتاقی
نوشته توصیفی بود از حال و هوای خانطومان و پر پر شدن گل های مازندرانی... توصیف اینجانب هستش از خانطومان عشق شجاعت شهامت شهادت مردان قهرمان سرزمینم....
😭 😭 😭 😭
🕊️ 🕊️ 🕊️ 🕊️
🌹🌹🌹🌹🌹
@imam_mahdi255

یه سری از بچه ها درگیر بودند... نامردی بود عقب می‌کشیدیم... چندتا از بچه ها #شهید شدند پیکراشون رو فرستادیم عقب...بچه ها #مردانه ایستاده بودند...
😭 🌹😭🕊️❤️🕊️❤️🌹
@imam_mahdi255
👇🏻ادامه متن👇🏻